لغت نامه دهخدا
بارم. [ رَ ] ( اِ ) بیرم. یکی از اصناف مخل است. ( مفاتیح العلوم خوارزمی ). و آن آلت درازی است آهنین و جز آن که بدان سنگ را حرکت دهند. اهرم.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
ریزِ نمره های مخصوص که در هر آزمون به پاسخ پرسش ها داده می شود.
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
شمارَک
بارِم
بارم. [ رِ ] ( فرانسوی ، اِ ) کتاب محتوی محاسبات حل شده. و بمناسبت نام واضع آن بدین نام موسوم شده است. || ریز نمرات مخصوص آزمایش یک پرسش. برای بدست آوردن معدل نمرات یک آزمایش پرسش ها را به اجزایی چند تقسیم و برای هر جزء نمره ای تعیین میکنند، نمره ٔ مزبور را در اصطلاح بارم خوانند.
تراز
ریزنمره، شمارک