بارجه
لغت نامه دهخدا
بارجة. [ رِ ج َ ] ( ع ص ، اِ ) مردبسیارشرّ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
بارجه (پیمونت). بارجه ( به ایتالیایی: Barge ) یک کومونه در ایتالیا است که در استان کونیو واقع شده است. [ ۲] بارجه ۸۲٫۳ کیلومتر مربع مساحت و ۷٬۷۵۸ نفر جمعیت دارد و ۳۱۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
شهرهای آنونی و Freyre خواهرخوانده های بارجه ( پیمونت ) هستند.

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفشهرهای آنونی و Freyre خواهرخوانده های بارجه ( پیمونت ) هستند.


wiki: بارجه (پیمونت)
پیشنهاد کاربران
باریجه، کما یا قَسنی که به صمغ آن �بارزَد� و �قنه� هم گفته می شود واصطلاحا به آن مونه ای نیز می گویند. مازندرانی ها به آن جَرَنْ، کردها به آن قسنی، بختیاری ها به آن باریجه، اراکی ها و آشتیانی ها و در مناطقی
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
از تفرش به آن بالانبو و ساکنین کوه دنا به آن انگدون میگویند ( نام علمی: Ferula gummosa ) گیاهی خودرو از خانواده چتریان می باشد. از شیره ریشه آن ماده ای معطر گرفته می شود که در زبان های اروپایی گالبانوم خوانده می شود و کاربرد دارویی دارد. در تهیه عطر از این ماده استفاده می شود. حالت چرب دارد و سبب ماندگاری عطر می شود.