بارج
لغت نامه دهخدا
بارج. [ رِ] ( ع اِ ) ملاح ماهر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
بارج ( Barge ) :[اصطلاح دریانوردی]شناوری با زیر صاف برای حمل بار ، سوخت و یا آب در آبهای داخلی و یا دریاها که معمولاً فاقد سیستم رانش و اماکن زیستی میباشد . بارجهای بدون موتور توسط یدک کش کشیده میشوند .