دیکشنری
مترجم
بپرس
باربندی
معنی انگلیسی
:
packing
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
باربندی. [ ب َ ] ( حامص مرکب ) عمل بستن و تهیه کردن بارها. || بسیارخوردگی.
فرهنگ فارسی
بسیار خوردگی
فرهنگ عمید
بار بستن، عمل بستن بار.
فرهنگستان زبان و ادب
{packing} [حمل ونقل دریایی، حمل ونقل ریلی] بستن بارها به صورت ایمن
مترادف ها
packing
(اسم)
عدل بندی، بسته بندی، بار بندی
فارسی به عربی
ربط
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها