باربغه

لغت نامه دهخدا

باربغه. [ ب ُ غ َ / غ ِ] ( اِ ) بنه و سامان و اسباب سفر. || اسباب خرد و کوچک. ( ناظم الاطباء ). باین معانی مصحف «باربنه » است. || باملایمت و آهستگی. ( ناظم الاطباء ). مأخذ معلوم نیست و شاهدی هم در دست نمیباشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس