بار گذاشتن

لغت نامه دهخدا

بار گذاشتن. [ گ ُ ت َ ] ( مص مرکب ) بار گذاشتن دیگ و جز آن ، بر روی اجاق یا سه پایه که زیرآن آتش است نهادن پختن را: آبگوشت را بار گذاشتی ؟

پیشنهاد کاربران

بار گذاشتن : [عامیانه، کنایه ] نهادن ظرف غذا بر اجاق برای پخته شدن.

بپرس