بار شدن. [ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) حمل شدن. ( ناظم الاطباء: بار ). || گران شدن چیزی بر کسی. ( ناظم الاطباء: بار ). - بار شدن بر کسی ؛ کل شدن بر کسی ، اَنگل شدن بر او. تحمیل شدن بر او. رجوع به «بار» شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) بار گردیدن بصورت بار در آمدن. یا بار بگردن کسی بار گردن کسی شدن . سربار کسی شدن .