معنی اصطلاح -> بار خود را [ بر ] زمین گذاشتنزاییدنمثال: بعد از مرگ حاجی، هووها صبر کردند تا بارش را بر زمین بگذارد، بعد خودش و فرزندش را به خانه ی مادرش فرستادند.