بار برتافتن. [ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) بمعنی خود، طالب آملی گوید : از آن مقفا سر کردم این غزل طالب که دوش قافیه ام برنتافت بار ردیف.( از آنندراج ).و آن بمعنی تحمل کردن بار و طاقت باربرداری است. رجوع به برتافتن شود.