بار افتادن

لغت نامه دهخدا

بار افتادن. [ اُ دَ ] ( مص مرکب ) افتادن بار از مرکوب. سقوط بار از حیوان بارکش :
کار ازین صعب تر که بار افتاد
وارهان وارهان که کار افتاد.
نظامی.

فرهنگ معین

(اُ دَ ) (مص ل . ) درمانده شدن ، ورشکست شدن .

پیشنهاد کاربران

بار افتادن یا افتادن بار افتادن بار از پشت خر ، کنایه از ناتوانی و بیچارگی است .
کار ازین صعب تر که بار افتاد؟
وارهان وارهان که کار افتاد
معنی : آیا دشوارتر از این کاری هست که بار افتاده است ؟
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 513 )

بپرس