باذن

لغت نامه دهخدا

باذن. [ ذَ ] ( اِخ ) از قرای خاوران از اعمال سرخس است. ( از معجم البلدان ). و سمعانی باذنه آورده است و گوید یکی از قرای خاوران در نواحی سرخس است.( الانساب سمعانی ). از قرای خابران از اعمال سرخس است. ( مرآت البلدان ج 1 ص 164 ). رجوع به باذبین و باذین و باذنه و الوزراء و الکتاب ص 27 و تاج العروس شود.

فرهنگ فارسی

از قرای خاوران

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَارُوتَ: نام یکی از فرشتگان (در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده است که :هاروت و ماروت دو فرشته بودند که سحر را به مردم یاد دادند ، تا بوسیله آن از سحر ساحران ایمن بوده و سحر آنان را باطل کنند و این علم را به احدی تعلیم نمیکردند ، مگر آنکه بیم می دادند که ...
معنی هَارُوتَ: نام یکی از فرشتگان (در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده است که :هاروت و ماروت دو فرشته بودند که سحر را به مردم یاد دادند ، تا بوسیله آن از سحر ساحران ایمن بوده و سحر آنان را باطل کنند و این علم را به احدی تعلیم نمیکردند ، مگر آنکه بیم می دادند که ...
ریشه کلمه:
اذن (۱۰۲ بار)
ب (۲۶۴۹ بار)

(بر وزن عِلم) در قرآن مجید به معنی اجازه ،اِراده، اعلام، اطاعت، و علم بکار رفته، ولی می‏شود گفت که ریشه اذن به معنی اطاعت و علم از اُذُن (بر وزن عُنُق) است که گذشت و ریشه اِذن به معنی اجازه و اراده و اعلام از اِذْن (بروزن عِلم) است. در قاموس هست «اَذِنَ به: عَلِمَ وَ اَذِنَ لَهُ فی الشَّی‏ء: اَباحَهُ لَهُ اَذِنَ اِلَیْهِ وَ لَهُ: اِسْتَمَعَ» بدین طریق می‏بینیم فعل اذن چون با باء متعدی باشد به معنی علم، و چون با لام باشد به معنی اجازه و گوش دادن و چنان چه با الی باشد فقط به معنی استماع و گوش دادن است. در تمام قرآن کریم فقط در سه محلّ با باء متعدی شده است 1 - «فَأْذَنُوا بِحَرْبِ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِه» که گذشت 2- بنابر آنکه از قاموس نقل شد معنای آیه چنین است، یا برای آنها شریکانی هست به آنها دینی آورده‏اند که خدا نمی‏داند. ولی ارباب تفسیر «یَأذَن» را در آیه شریفه به معنی اجازه گرفته و «ام» را در صدر آیه «بل» معنی کرده‏اند و این بر خلاف متعدی شدن اذن با باء است. 3 - میان مردم حج را اعلام کن. در سایر جاهای قرآن که به معنی اجازه است با لام متعدی شده مثل . در بعضی از آیات، اذن را اراده و مشیّت معنی کرده‏اند نظیر «فی بُیوتٍ اَذِنَ اللّه اَنْ تُرْفَعَ» یعنی: در خانه‏هائی که خدا اراده فرموده بزرگ و محترم شوند، و نظیر برای هیچ کس نیست که بمیرد جز به اراده خدا. این برای آنست که اذن با اراده یکی است و اراده در مقام از اذن بدهیم. اذان: به معنی اعلام است ، اذان اسلام را از آن جهت اذان گفته‏اند که مؤذن با صدای بلند دخول وقت را اعلام می‏کند، مؤذن یعنی کسی که به ندا و صدای بلند اعلام میکند ، آذَنَ در کریمه و امثال آن به معنی اذن دادن است در مفردات گوید:«اَذِنته بکذا و آذَنْتُهُ» به معنی ارباب تفاسیر نیز چنین گفته‏اند، شاید مراد از مفاعله در اینجا شدّت باشد یعنی پیش از آنکه من اذن قطعی و صریح بدهم به موسی ایمان آورید؟! در کریمه و در کریمه آذَنَ را اعلام معنی کرده‏اند یعنی: اگر از دعوت تو سر پیچیدند بگو: به همه به طور مساوی اعلام کردم. و روز قیامت ندایشان می‏کند: شریکان من کجایند؟ گویند: به تو خبر دادیم که از ما گواهی نیست که بگوید: تو را شریکی هست. فرق این دو آیه با آیه «آذَنَ لَکُمْ» آنست که آن با لام متعدی شده و به معنی اذن دادن است چنانچه از قاموس نقل شد. ولی در این دو آیه ظاهراً باء مقدر است یعنی «آذنتکم بعذاب اللّه علی سواء» و «آذنّاک بانّه ما منّا من شهید» و سابقاً روشن گردید که چون اذن متعدی به باء باشد به معنی علم است. تَأذُّن: به معنی اعلام و اخبار است با قید کثرت و تکرار (قاموس) بنابراین، معنی کریمه آنست که خدای شما مکرر اعلام کرده که در صورت شکر، نعمت خود را زیاد خواهد فرمود. استیذان: یعنی طلب اذن. نا گفته نماند: تمام معانی اُذُن (بر وزن عنق) و اِذْن (بر وزن علم) به معنی اجازه دادن و گوش دادن بر می‏گردد و این دو معنی جامع تمام معانی است .

پیشنهاد کاربران

بپرس