بادگان

لغت نامه دهخدا

بادگان. ( ص مرکب ، اِ مرکب ) حافظ و حفظکننده. ( برهان ) ( انجمن آرا ). حافظ و نگاهدار. ( ناظم الاطباء ). حافظ خانه. ( آنندراج ). || خازن و خزانه دار.( برهان ). خازن و خزینه دار. ( ناظم الاطباء ). پاسبان گنجینه. گنجور. خزانه. ( آنندراج از برهان. در برهان خزانه نیامده است ). || ( اِ مرکب ) پیش و پس گریبان جامه را نیز گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

حافظ و حفظ کننده

پیشنهاد کاربران

بپرس