باده پرست

/bAdeparast/

مترادف باده پرست: باده پیما، باده گسار، باده نوش، خراباتی، دائم الخمر، شراب خوار، می پرست، می خوار، می گسار، می خواره

لغت نامه دهخدا

باده پرست. [ دَ / دِ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) بسیار میخواره. ( ناظم الاطباء ). کنایه از دائم الخمر. ( آنندراج ). بسیار میخوار را گویند. می پرست. بنده می :
بپیری بمستی میازید دست
نه نیکو بود پیر باده پرست.
فردوسی.
شه بامّید ماست باده پرست
من قلم دارم و تو تیغ بدست.
نظامی.
عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند
کافر عشق بود گرنشود باده پرست.
حافظ.
کمر کوه کمست از کمر مور اینجا
ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست.
حافظ.

فرهنگ فارسی

( اسم ) آنکه نوشیدن باده را بسیار دوست دارد شرابخوار .

فرهنگ معین

( ~. پَ رَ ) (ص فا. ) شرابخوار.

فرهنگ عمید

۱. باده نوش، شراب خوار.
۲. کسی که نوشیدن باده را بسیار دوست دارد، می پرست: به پیری به مستی میازید دست / نه نیکو بُوَد پیر باده پرست (فردوسی: ۲۱۷۵ ).

مترادف ها

bacchant (اسم)
میگسار، باده پرست

wino (اسم)
باده پرست، معتاد به شراب

پیشنهاد کاربران

بپرس