باده دادن. [ دَ / دِ دَ ] ( مص مرکب ) می دادن. شراب دادن. ساقیگری : بیاد مهربانان عیش میکردگهی میداد باده گاه میخورد.نظامی.رجوع به آنندراج شود.
جام گردان کردن. [ گ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) جام را به دور درآوردن. ساقیگری. جام باده دادن :ساقیا پیش آر آن آب آتش فام را ( کذا ) جام گردان کن ببر غمهای بی انجام را. سوزنی.+ عکس و لینک