لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] بادْرَنْگبویه، گیاهی خوش بو از تیره لبدیسان و دارای خواص دارویی می باشد.
املاهای متعددی از این واژه در منابع عربی و فارسی یافته می شود: بادرنجبویه، باذرنجبویه، باذرنجویه، بادرنجویه، بدرنجویه، بذرنبوذه و غیره (مفروضاً معرّب های همان)؛ باذرنگ بویه، بادرنبویه، بارنگبویه و غیره.
بادْرَنْگبویه در ایران و یونان
از آن جا که بسیاری از گیاهان تیره لبدیسان (مثلاً گونه های نعناع و سیسنبر و ریحان) بویی خوش کمابیش مانند بوی بادرنگ یا لیموترش و خواص دارویی کمابیش همانندی دارند، از دیرباز خَلطی میان بادرنگبویه و یکی دو گیاه دیگر روی داده است و در نتیجه، در منابع جدید به نام های علمی مختلفی برای بادرنگبویه برمی خوریم؛ مثلاً، برخی آن را معادل بادْروج (یا باذروج / بادروگ / بادروز / بادرو ، حَوک ، ضیمران ، ریحان) گرفته یا آن را « بادروی کوهی » گفته اند، و برخی آن را معادل فَرَنجمِشک ( پَلَنگمِشگ / فَلَنجمُشک / فَرَنجمِسک ، وغیره).
خواص درمانی بادْرَنْگبویه
...
املاهای متعددی از این واژه در منابع عربی و فارسی یافته می شود: بادرنجبویه، باذرنجبویه، باذرنجویه، بادرنجویه، بدرنجویه، بذرنبوذه و غیره (مفروضاً معرّب های همان)؛ باذرنگ بویه، بادرنبویه، بارنگبویه و غیره.
بادْرَنْگبویه در ایران و یونان
از آن جا که بسیاری از گیاهان تیره لبدیسان (مثلاً گونه های نعناع و سیسنبر و ریحان) بویی خوش کمابیش مانند بوی بادرنگ یا لیموترش و خواص دارویی کمابیش همانندی دارند، از دیرباز خَلطی میان بادرنگبویه و یکی دو گیاه دیگر روی داده است و در نتیجه، در منابع جدید به نام های علمی مختلفی برای بادرنگبویه برمی خوریم؛ مثلاً، برخی آن را معادل بادْروج (یا باذروج / بادروگ / بادروز / بادرو ، حَوک ، ضیمران ، ریحان) گرفته یا آن را « بادروی کوهی » گفته اند، و برخی آن را معادل فَرَنجمِشک ( پَلَنگمِشگ / فَلَنجمُشک / فَرَنجمِسک ، وغیره).
خواص درمانی بادْرَنْگبویه
...
wikifeqh: گیاه_بادرنگبویه
دانشنامه آزاد فارسی
بادْرَنگبویه
نام گیاهی از خانوادۀ نعنائیان (Labiatae) با نام علمی Mellisa Officinalis L. دارای خواص دارویی متعددی است. این گیاه در منابع پهلوی با نام وادرَنگ بوی (یعنی دارای بوی بادرنگ یا ترنج) و به عنوان گیاهی خوشبو و منسوب به ایزد نگهبان روز هشتم هر ماه خورشیدی آمده است. نام جنس این گیاه از واژۀ ملیسوفیلن (به معنیِ برگِ زنبور عسل) که دیوسقوریدس، حکیم یونانی، بر آن نهاده گرفته شده است. این گیاه علفی، معطّر، پایا، دارای ساقۀ چهارگوش کرکدار، برگ های سبز غشایی و گل های سفید مجتمع در چرخه های پُرگل با میوه های فندقۀ تخم مرغی شکل است. این گونه تنها گیاه متعلّق به جنس Mellisa است و در نواحی شمال، دامنه های البرز و شمال غرب ایران می روید. این گیاه برای همۀ بیماری های بلغمی و سوداوی نیش زدن بندپایان و گزش سگ هار، پیشگیری از فساد دندان، خوشبوکردن دهان، زخم روده، تحلیل ورم های بدن، تسکین درد دندان و مفاصل، تقویت قلب و بسیاری موارد دیگر مؤثر است. به علّت بوی خوش این گیاه که شبیه بادرنگ یا لیموترش است و همچنین خواص دارویی مشابه بسیاری از گونه های خانوادۀ نعنائیان، گاه بادرنگبویه (بادرنجبویه) را معادل بادروج (ریحان) می دانند و با فرنجمشک خلط شده است.
نام گیاهی از خانوادۀ نعنائیان (Labiatae) با نام علمی Mellisa Officinalis L. دارای خواص دارویی متعددی است. این گیاه در منابع پهلوی با نام وادرَنگ بوی (یعنی دارای بوی بادرنگ یا ترنج) و به عنوان گیاهی خوشبو و منسوب به ایزد نگهبان روز هشتم هر ماه خورشیدی آمده است. نام جنس این گیاه از واژۀ ملیسوفیلن (به معنیِ برگِ زنبور عسل) که دیوسقوریدس، حکیم یونانی، بر آن نهاده گرفته شده است. این گیاه علفی، معطّر، پایا، دارای ساقۀ چهارگوش کرکدار، برگ های سبز غشایی و گل های سفید مجتمع در چرخه های پُرگل با میوه های فندقۀ تخم مرغی شکل است. این گونه تنها گیاه متعلّق به جنس Mellisa است و در نواحی شمال، دامنه های البرز و شمال غرب ایران می روید. این گیاه برای همۀ بیماری های بلغمی و سوداوی نیش زدن بندپایان و گزش سگ هار، پیشگیری از فساد دندان، خوشبوکردن دهان، زخم روده، تحلیل ورم های بدن، تسکین درد دندان و مفاصل، تقویت قلب و بسیاری موارد دیگر مؤثر است. به علّت بوی خوش این گیاه که شبیه بادرنگ یا لیموترش است و همچنین خواص دارویی مشابه بسیاری از گونه های خانوادۀ نعنائیان، گاه بادرنگبویه (بادرنجبویه) را معادل بادروج (ریحان) می دانند و با فرنجمشک خلط شده است.
wikijoo: بادرنگبویه
پیشنهاد کاربران
در گیلکی وارِنگو
بادْرَنْگبویه ، گیاهی خوشبو از تیرة لبدیسان دارای خواص دارویی . املاهای متعددی از این واژه در منابع عربی و فارسی یافته می شود: بادرنجبویه ، باذرنجبویه ، باذرنجویه ، بادرنجویه ، بدرنجویه ، بذرنبوذه و غیره ( مفروضاً معرّبهای همان ) ؛ باذرنگ بویه ، بادرنبویه ، بارنگبویه و غیره . در ایران پیش از اسلام ، در برخی از نوشته های پهلوی ، با نامِ واتْرنگ بوی ( لفظاً به معنای «دارای بوی بادرنگ * ] = اُترجّ، تُرنج [ »؛ ابن البیطار، ج 1، ص 74ـ75، آن را «الاُتْرجْیّ الرائحة » ترجمه کرده ) به عنوان گیاهی خوشبو و منسوب به ایزدِ نگهبان روز هشتم هرماه شمسی ( «دی به آذر» ) مذکور است ( پورداود، ص 80 ) . از سوی دیگر، دیسقوریدوس ( قرن اول میلادی ) ، در کتاب الحشائش آن را با نام ملیسوفیلن ( یا ملیتائینان و غیره ) وصف کرده است ( ترجمة عربی آن منقول در الجامع ابن البیطار، همانجا؛ این واژه های یونانی در الجامع ابن البیطار به شکلهای مالسونان و مالیطانا ، در تذکرة انطاکی ، ج 1، ص 58، به گونة مالبوفلن ، و در تحفة حکیم مؤمن ، ص 135ـ136، و مخزن الادویة عقیلی خراسانی ، ص 1024، به صورت مالینوفلن محرّف و مصحّف گشته است ؛ برای آگاهی بیشتر دربارة این نامهای یونانی رجوع کنید به تعلیقات انگلیسی م . لوی بر ترجمة اقراباذین سمرقندی ) ، مرکّب از ملیسا / ملیتا به معنای «زنبورعسل » و فیلُن به معنای «برگ »، لفظاً یعنی «برگِ ] محبوب [ زنبورعسل ». چنانکه دیده می شود، ایرانیها آن را نظر به بوی آن که مانند بوی بادرنگ یا لیموترش است و یونانیها نظر به گرایش زنبورعسل به بوی و شهد آن نامگذاری کرده اند ( همانا گلهای بادرنگبویه از گلهای «انگبین آورِ » معروف است ) . در این میان ، مؤلفان دورة اسلامی یا صورتهای معرّبی از واژة بادرنگبویه را به کار برده اند یا عباراتی دالّ بر بوی بادرنگی این گیاه ، مثلاً: بَقْلَة الاُترجیّة ، حَبَق طُرُنجانّی ( هر دو به نقلِ ابن البیطار ) ، ترجان ] کذا در نسخة چاپی ؛ شاید تُرُنجان [ ، «در تداول عامة مردم » ( به گفتة همو ) ، حَبَق التُرُنج ( تحفة الاحباب ، ص 10 ) ، حَبَق قَرَنْفُلیّ ( به نقل شارحان تحفة الاحباب ، ص 33، ش 72، از کشف الرموز عبدالرزاق جزائری و حدیقة الازهار ابو محمد قاسم غَسّانی ) .
... [مشاهده متن کامل]
از آنجا که بسیاری از گیاهان تیرة لبدیسان ( مثلاً گونه های نعناع و سیسنبر و ریحان ) بویی خوش کمابیش مانند بوی بادرنگ یا لیموترش و خواص دارویی کمابیش همانندی دارند، از دیرباز خَلطی میان بادرنگبویه و یکی دو گیاه دیگر روی داده است و، در نتیجه ، در منابع جدید به نامهای علمی مختلفی برای بادرنگبویه برمی خوریم ؛ مثلاً، برخی آن را معادل بادْروج ( یا باذروج /بادروگ /بادروز/بادرو= حَوک = ضیمران = ریحان ) گرفته یا آن را «بادروی کوهی » گفته اند، و برخی آن را معادل فَرَنجمِشک ( = پَلَنگمِشگ / فَلَنجمُشک / فَرَنجمِسک ، وغیره ) ( برای توضیح بیشتر دربارة این خلط ، رجوع کنید به شرح فرانسوی تحفة الاحباب ، ص 23ـ24، ش 72، ص 144، ش 327، و حکیم مؤمن ، همانجا ) .
از لحاظ خواص درمانی ، به نقل از دیسقوریدوس و حکمای دورة اسلامی ، بادرنگبویه در این موارد سودمند است : با مزاج گرم و خشک خود ( در درجة دوم ) ، برای همة بیماریهای بلغمی و سوداوی ( مثل جَرَب سوداوی ) ؛ ( خوردن محلول ساییدة آن ، یا ضماد آن ) برای نیش کژدم و رتیل و گزش سگ هار؛ ( مضمضة دَم کردة آن ) برای پیشگیری از فساد دندانها و برای خوشبو کردن دهان ؛ برای گشودن سُدّه های دماغ ؛ برای کمک به گوارش و رفع سکسکه ؛ ( خوردن آن با نطرون ) برای زخم روده ، اختناق ناشی از قارچهای سمّی ، و دل پیچه ؛ ( ضماد آن با نمک ) برای تحلیل آماسها و خنازیر؛ برای تسکین درد دندان و مفاصل ؛ ( در مورد زنان مبتلا به عُسر الطمث ، نشستن در ] طشتی حاوی [ دَم کردة آن ) برای ادرار طمث ؛ برای تقویت دل و دماغ و حواس . در مورد اثر بر قلب ، بویژه ابن سینا دربارة آن تأکید کرده است . در کتاب الادویة القلبیّة ( ص 267 ) می گوید که «خاصیتی عجیب هم در تفریح و هم در تقویت قلب دارد». این موضوع و نیز مطلبی که ابن البیطار، بی تصریح مأخذ خود، آورده که بادرنجبویه «یُفرّحُ قلبَ المحزونِ» سبب شده که برخی از مؤلفان نام عربی بادرنگبویه را «مُفرّح القلب » بپندارند، مثلاً انطاکی ، همانجا، و حکیم مؤمن ، همانجا ( ولی در ص 819: «مفرّح القلب المحزون » ) ؛ نیز رجوع کنید به ابوریحان بیرونی ، ص 92. در پایان ، خاصیتی غیر دارویی : ابن البیطار، همانجا، از حکیمی ( نامشخص ) نقل می کند که یکی از «خواص جلیلة » بادرنگبویه این است که اگر کسی قدری از ریشه و برگ و دانة آن گرفته خشک کند و در پارچه ای بگذارد و آن را با نخ ابریشم ببندد و با خود نگاه دارد، همواره شاد و نزد مردم محبوب است و همة حوایج او برآورده می شود.
منابع : ابن البیطار، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة ، بولاق 1291؛ ابن سینا، کتاب الادویة القلبیة ، در من مؤلّفات ابن سینا الطبیّة ، چاپ محمد زهیر البابا، ] حلب ؟ [ 1984؛ محمد بن احمد ابوریحان بیرونی ، کتاب الصیدنة فی الطب ، چاپ عباس زریاب ، تهران 1370؛ داود بن عمر انطاکی ، تذکرة اولی الالباب ، قاهره 1308؛ ابراهیم پور داود، هرمزد نامه ، تهران 1331 ش ؛ تحفة الاحباب فی ماهیة النبات والاعشاب ، مع ترجمة بالفرنساویة و حل مشکلاته لرنو و کولن ، پاریس 1934؛ محمد مؤمن بن محمد زمان حکیم مؤمن ، تحفة حکیم مؤمن ، تهران ] تاریخ مقدمه 1402 [ ؛ محمد حسین بن محمد هادی عقیلی خراسانی ، مخزن الادویة ، کلکته 1844؛
Abu Ha mid Muhammad b. ـ Al i Samarqandi , The medical formulary of al - Samarqand i ¦ . . . , ed . and tr. by Martin Levey and Noury al - Khaledy, Philadelphia 1967.
/هوشنگ اعلم /
... [مشاهده متن کامل]
از آنجا که بسیاری از گیاهان تیرة لبدیسان ( مثلاً گونه های نعناع و سیسنبر و ریحان ) بویی خوش کمابیش مانند بوی بادرنگ یا لیموترش و خواص دارویی کمابیش همانندی دارند، از دیرباز خَلطی میان بادرنگبویه و یکی دو گیاه دیگر روی داده است و، در نتیجه ، در منابع جدید به نامهای علمی مختلفی برای بادرنگبویه برمی خوریم ؛ مثلاً، برخی آن را معادل بادْروج ( یا باذروج /بادروگ /بادروز/بادرو= حَوک = ضیمران = ریحان ) گرفته یا آن را «بادروی کوهی » گفته اند، و برخی آن را معادل فَرَنجمِشک ( = پَلَنگمِشگ / فَلَنجمُشک / فَرَنجمِسک ، وغیره ) ( برای توضیح بیشتر دربارة این خلط ، رجوع کنید به شرح فرانسوی تحفة الاحباب ، ص 23ـ24، ش 72، ص 144، ش 327، و حکیم مؤمن ، همانجا ) .
از لحاظ خواص درمانی ، به نقل از دیسقوریدوس و حکمای دورة اسلامی ، بادرنگبویه در این موارد سودمند است : با مزاج گرم و خشک خود ( در درجة دوم ) ، برای همة بیماریهای بلغمی و سوداوی ( مثل جَرَب سوداوی ) ؛ ( خوردن محلول ساییدة آن ، یا ضماد آن ) برای نیش کژدم و رتیل و گزش سگ هار؛ ( مضمضة دَم کردة آن ) برای پیشگیری از فساد دندانها و برای خوشبو کردن دهان ؛ برای گشودن سُدّه های دماغ ؛ برای کمک به گوارش و رفع سکسکه ؛ ( خوردن آن با نطرون ) برای زخم روده ، اختناق ناشی از قارچهای سمّی ، و دل پیچه ؛ ( ضماد آن با نمک ) برای تحلیل آماسها و خنازیر؛ برای تسکین درد دندان و مفاصل ؛ ( در مورد زنان مبتلا به عُسر الطمث ، نشستن در ] طشتی حاوی [ دَم کردة آن ) برای ادرار طمث ؛ برای تقویت دل و دماغ و حواس . در مورد اثر بر قلب ، بویژه ابن سینا دربارة آن تأکید کرده است . در کتاب الادویة القلبیّة ( ص 267 ) می گوید که «خاصیتی عجیب هم در تفریح و هم در تقویت قلب دارد». این موضوع و نیز مطلبی که ابن البیطار، بی تصریح مأخذ خود، آورده که بادرنجبویه «یُفرّحُ قلبَ المحزونِ» سبب شده که برخی از مؤلفان نام عربی بادرنگبویه را «مُفرّح القلب » بپندارند، مثلاً انطاکی ، همانجا، و حکیم مؤمن ، همانجا ( ولی در ص 819: «مفرّح القلب المحزون » ) ؛ نیز رجوع کنید به ابوریحان بیرونی ، ص 92. در پایان ، خاصیتی غیر دارویی : ابن البیطار، همانجا، از حکیمی ( نامشخص ) نقل می کند که یکی از «خواص جلیلة » بادرنگبویه این است که اگر کسی قدری از ریشه و برگ و دانة آن گرفته خشک کند و در پارچه ای بگذارد و آن را با نخ ابریشم ببندد و با خود نگاه دارد، همواره شاد و نزد مردم محبوب است و همة حوایج او برآورده می شود.
منابع : ابن البیطار، الجامع لمفردات الادویة و الاغذیة ، بولاق 1291؛ ابن سینا، کتاب الادویة القلبیة ، در من مؤلّفات ابن سینا الطبیّة ، چاپ محمد زهیر البابا، ] حلب ؟ [ 1984؛ محمد بن احمد ابوریحان بیرونی ، کتاب الصیدنة فی الطب ، چاپ عباس زریاب ، تهران 1370؛ داود بن عمر انطاکی ، تذکرة اولی الالباب ، قاهره 1308؛ ابراهیم پور داود، هرمزد نامه ، تهران 1331 ش ؛ تحفة الاحباب فی ماهیة النبات والاعشاب ، مع ترجمة بالفرنساویة و حل مشکلاته لرنو و کولن ، پاریس 1934؛ محمد مؤمن بن محمد زمان حکیم مؤمن ، تحفة حکیم مؤمن ، تهران ] تاریخ مقدمه 1402 [ ؛ محمد حسین بن محمد هادی عقیلی خراسانی ، مخزن الادویة ، کلکته 1844؛
Abu Ha mid Muhammad b. ـ Al i Samarqandi , The medical formulary of al - Samarqand i ¦ . . . , ed . and tr. by Martin Levey and Noury al - Khaledy, Philadelphia 1967.
/هوشنگ اعلم /