بادبادک باز

پیشنهاد کاربران

بادبادک باز ( به فارسی دری: کاغذپران باز، به انگلیسی: The Kite Runner ) فیلمی بر اساس رمانی به همین نام از خالد حسینی و به کارگردانی مارک فورستر است که در سال ۲۰۰۷ نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
هرچند بخش عمده داستان فیلم در افغانستان روی می دهد، با این حال فیلمبرداری این قسمت ها به دلیل ملاحظات امنیتی در خارج افغانستان و در شهر کاشغر چین انجام شده است. بیشتر دیالوگ های فیلم به فارسی دری و قسمت های کوتاهی از آن نیز به زبان انگلیسی است. بازیگران خردسال این فیلم همگی بومی هستند ولی بازیگران بزرگسال مجبور بودند در جریان فیلم برداری تحت آموزش فارسی دری قرار گیرند.
...
[مشاهده متن کامل]

آغاز فیلمبرداری این پروژه تاریخ ۲۱ دسامبر ۲۰۰۶ بود و انتظار می رفت تاریخ اتمام آن و ارائه برای نمایش عمومی تاریخ ۲ نوامبر ۲۰۰۷ باشد؛ ولی بعداً نمایش آن به علّت ملاحظات امنیتی برای بازیگران خردسال که محلی بودند، شش هفته به تعویق افتاد و بالاخره در تاریخ ۱۴ دسامبر ۲۰۰۷ به نمایش عمومی درآمد. فیلم بادبادک باز به صورت دی وی دی و اچ دی دی وی دی در تاریخ ۲۵ مارس ۲۰۰۸ به بازار عرضه شد. جریان فیلم همان داستان رمان را دنبال می کند.
پخش عمومی و فروش دی وی دی این فیلم در سراسر افغانستان به علّت وجود صحنهٔ تجاوز جنسی در فیلم و برجسته نمودن اختلافات قومی توسط دولت مرکزی افغانستان توقیف شده است.
داستان دربارهٔ کودک خوشبختی ساکن در محلهٔ وزیر اکبرخان کابل، بنام امیر است که بخاطر رها کردن دوستش حسن، پسر خدمتکار پدرش زجر می کشد. داستان فیلم در واقع اعتراضی به آشوب ها و بی نظمی های چند دهه اخیر افغانستان از حکومت سلطنتی افغانستان گرفته تا حملهٔ نیروهای شوروی سابق و مهاجرت دسته جمعی افغان ها به پاکستان و ایالات متحده آمریکا و نهایتاً حکمرانی رژیم طالبان بر افغانستان است.

بادبادک باز
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بادبادک‌باز_(فیلم)
بادبادک باز یا کاغذپران باز ( به انگلیسی: The Kite Runner ) نخستین اثر منتشر شدهٔ خالد حسینی، نویسنده افغانستانی است. این کتاب رمانی به زبان انگلیسی است و نخستین اثر یک نویسندهٔ افغانستانی به زبان انگلیسی محسوب می شود. در سال ۲۰۰۷ میلادی فیلمی بر اساس این کتاب ساخته شد.
...
[مشاهده متن کامل]

داستان از زبان امیر روایت می شود، امیر یک نویسندهٔ اهل افغانستان از تبار پشتون ساکن کالیفرنیا است که برای نجات بچه دوستش یعنی حسن راهی افغانستان می شود؛ افغانستانی که در تحت حاکمیت طالبان است و یکی از سخت ترین دوران تاریخ چند هزار ساله اش را سپری می کند و به بهانهٔ این سفر، امیر داستان زندگی اش را تعریف می کند. . .
روایت این رمان دوستی امیر با حسن است؛ حسن یک هزاره، پسر خدمتکار خانه و حامی همیشگی امیر است ولی زمانی که حسن از جانب افراد تندرو مورد تعرض جنسی قرار می گیرد، امیر نمی تواند به دفاع از او بپردازد و این گناه تا سال ها مانند یک استخوان در گلویش مانده و حتی شادترین لحظات زندگی را برای او تیره و تار می کند. در سال ۱۹۷۹ با حمله روس ها به افغانستان امیر با پدرش از افغانستان فراری می شوند و تمام روزهای تلخ و شیرین گذشته را هم در ذهن خود به فریمانت می برند. سال ها بعد طالبان حسن و همسرش را به دلیل تعصبات قومیتی در افغانستان به قتل می رسانند و تنها پسری معصوم ( سهراب ) از آن ها به یادگار می ماند؛ پسری که در دستان طالبان اسیر می شود. امیر با شنیدن این داستان به خاطر جبران خیانتش نسبت به حسن، تصمیم به نجات آن پسر می گیرد که در این راه با حقیقتی دربارهٔ پدرش و حسن روبرو می شود…
این کتاب توسط انتشارات مجید با ترجمه رضا اسکندری نیز ترجمه و چاپ شده است. همچنین توسط انتشارات راه معاصر با ترجمه حمیدرضا بلوچ نیز چاپ شده است و انتشارات نیلوفر هم توسط زیبا گنجی و پریسا سلیمان زاده این اثر را به فارسی برگردانده اند. از همین انتشارات ترجمه دیگری توسط مهدی غبرائی راهی بازار شده است. انتشارات الینا نیز این کتاب را با ترجمه رضا زارع منتشر کرده است.

بادبادک باز
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بادبادک‌باز

بپرس