ای که ترا به ز خشن جامه نیست
حکم بر ابریشم و بادامه نیست.
نظامی ( از آنندراج ).
کرم بادامه شو و هرچه خوری پاک برآرتا لعاب دهنت بر سر افسر گردد.
نظامی.
همه رخ ، گل ، چو بادامه ز نغزی همه تن ، دل ،چو بادام دومغزی.
نظامی.
|| جنسی از ابریشم باشد.( برهان ) ( ناظم الاطباء ). و نیز جنسی از ابریشم کمینه. ( شرفنامه منیری ) ( فرهنگ خطی متعلق بکتابخانه لغت نامه ). || قسمی از پارچه نفیس. ( غیاث ). || کرمی بود که ابریشم ازو گیرند. ( اوبهی ).دودالقَز : کفن حله شد کرم بادامه را
که ابریشم از جان تند جامه را.
نظامی.
|| خرقه مرقعه را هم میگویند یعنی خرقه ای که از پاره های رنگین فراهم دوخته شده باشد. ( برهان ) ( غیاث ). مرقع درویشانه که از چند رنگ بهم دوخته باشند. ( فرهنگ خطی ). آن خرقه که از پر گالهای سه گوشه یا چهارگوشه خردخرد بدوزندبرای نشان و زیبائی. ( شرفنامه منیری ). مرقع درویشان است که چند رنگ بهم دوخته باشند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( ناظم الاطباء ). نوعی از نقشهای خرقه تصوف که بشکل بادام است. || خال گوشتی را هم گفته اند و آن اژخ مانندی است که بیشتر از بشره مردم برمی آید. ( برهان ). بمعنی خال گوشتی که از بشره برآمده باشد نیز گفته اند چنانکه سیفی گفته : میان ابرو بادامه سیاه چنانک
بقبضه برده یکی تیر پله تا پیکان.
( از آنندراج ) ( از انجمن آرا ) ( ازفرهنگ نظام ) ( از ناظم الاطباء ).
|| چشم مانندی باشد که از طلا و نقره سازند و بر کلاه طفلان دوزند. ( برهان ). بمعنی گلی که بر کلاه کودکان از طلا و نقره و ابریشم دوزند و چون اغلب آن شبیه به پیله کژ ابریشمی از یکدیگر نگشاده است و ببادام و چشم نیز مشابهت دارد باین اسم موسوم شده و گفته اند : از بسکه بر کلاهش بردوختم دو دیده
بادامه برنشاندم بر بسته کلاهش.
( از آنندراج ) ( از انجمن آرا ) ( از فرهنگ نظام ).
چشم آسا از فلز است که چشم زخم را بر کلاه کودکان دوزند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). گلی که بر کلاه کودکان از طلا و نقره نصب کنند و یا از ابریشم دوزند. ( ناظم الاطباء ). و رجوع بفرهنگ نظام شود : بیشتر بخوانید ...