بادگرفته. [ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) متکبر. مغرور: وی از خشم برآشفت [ قاید ] و مردکی پرمنش و ژاژخای و بادگرفته بود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 337 ).