باد و بید

لغت نامه دهخدا

باد و بید. [ دُ ] ( ص مرکب ، از اتباع )بی فایده و ناسودمند. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). بی فایده و بی سود. ( ناظم الاطباء ). هدر :
که بهرام دادش به ایران نوید
سخن گفتن او شود باد و بید.
فردوسی.

پیشنهاد کاربران

بپرس