باد صرصر


برابر پارسی: تند باد، سخت باد

لغت نامه دهخدا

باد صرصر. [ دِ ص َ ص َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صرصر. عاصف. عاصفه. باد تند. باد سخت. باد شدید. تندباد :
هر دم بزند بعادیان بر
از مضرب حق باد صرصر.
ناصرخسرو.
|| اسب :
شه چو چوگان زند سلیمان وار
زین بران باد صرصر اندازد.
خاقانی.
رجوع به باد شود.

فرهنگ فارسی

باد شدید باد تند

پیشنهاد کاربران

بپرس