باد صرصر. [ دِ ص َ ص َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صرصر. عاصف. عاصفه. باد تند. باد سخت. باد شدید. تندباد : هر دم بزند بعادیان براز مضرب حق باد صرصر.ناصرخسرو. || اسب : شه چو چوگان زند سلیمان وارزین بران باد صرصر اندازد.خاقانی.رجوع به باد شود.