باد دمان ؛ باد که بشدت وزد. طوفان سهمگین. سخت وزنده. بسختی وزان. ( یادداشت مؤلف ) :
بیامد به کردار باد دمان
گشادند باز از کمین ها کمان.
فردوسی.
برفتند ترکان چو باددمان
به فرمان آن نامور پهلوان.
... [مشاهده متن کامل]
فردوسی.
فرستاده چون گفت شاهش شنید
به کردار باد دمان ره برید.
فردوسی.
بیامد به کردار باد دمان
سری پر ز پاسخ دلی پرگمان.
فردوسی.
بیامد به کردار باد دمان
گشادند باز از کمین ها کمان.
فردوسی.
برفتند ترکان چو باددمان
به فرمان آن نامور پهلوان.
... [مشاهده متن کامل]
فردوسی.
فرستاده چون گفت شاهش شنید
به کردار باد دمان ره برید.
فردوسی.
بیامد به کردار باد دمان
سری پر ز پاسخ دلی پرگمان.
فردوسی.