باد در قفص بودن. [ دَرْ ق َ ف َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از امر محال بودن باشد : چو باد در قفص انگار کار دولت خصم از آنکه دیر نپاید چو آب در غربال.انوری.رجوع به آب در غربال شود. || تهی دست و مفلس و گدا بودن. ( ناظم الاطباء ). رجوع به بادبدست و بادبمشت و باددرمشت و بادپیما و بادسنج شود.