باد در سر داشتن

لغت نامه دهخدا

باد در سر داشتن. [ دَرْ س َ ت َ ] ( مص مرکب ) کنایه از غرور و تکبر داشتن باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). رجوع به باد در زیر دامن داشتن و باد در کلاه بودن و باد در کلاه افکندن و باد در کلاه داشتن و باد در سر بودن و باد در سر کردن و باد در سر افکندن و باد در سر شدن و باد سنجیدن و باد شود. || اندیشه های فاسد داشتن. ( از برهان ) ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). رجوع به باد در سر کردن و باد درسر بودن و باد در کلاه افکندن و باد در کلاه بودن و باد در کلاه داشتن و باد در زیر دامن داشتن و باد در سر افکندن و باد در سر شدن و باد سنجیدن و باد شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس