باد خورده


معنی انگلیسی:
rancid, blasted or blast, mildewy

فرهنگ فارسی

دهی است در همدان
مرضی است که موی اسب بریزد

مترادف ها

blasted (صفت)
بی برگ، لعنتی، نفرت انگیز، باد خورده

rancid (صفت)
فاسد، باد خورده، نامطبوع، متعفن، ترشیده، بو گرفته

فارسی به عربی

فاسد

پیشنهاد کاربران

بپرس