باخت

/bAxt/

مترادف باخت: باختن ، شکست

متضاد باخت: برد، پیروزی

معنی انگلیسی:
loss, amount lost in a game, beating, defeat

لغت نامه دهخدا

باخت. ( مص مرخم ، اِ ) از مصدر باختن. مقابل برد: برد و باخت. مغلوبیت در قمار. غرم. زیان. خیبت : برد قمار باخت است. آخر این باخت... از بهر برد... بود. ( کتاب المعارف ).

فرهنگ فارسی

اسم مصدر، یا مصدر مرخم از باختن، زیان ، شکست در قمار یا مسابقه، مقابل برد
در مقابل برد زیان

فرهنگ عمید

۱. = باختن
۲. (اسم ) مالی که در قمار از دست می دهند.

گویش مازنی

/baakhet/ خوابیده

جدول کلمات

شکست

مترادف ها

loss (اسم)
گمراهی، ضلالت، عدم، فقدان، خسارت، زیان، ضرر، خدشه، خسران، مرگ، اتلاف، باخت، خسار

فارسی به عربی

خسارة

پیشنهاد کاربران

باخت با بخت هم ریشه میباشد و بخت نیز با پخت و پختن
در پختن جنب و جوش و بیشتر سرخ شدن مدنگر بوده ؛ چیزی که در بخت و شانس بدان اشاره میشود سرخی و فعالیت داشتن است ؛ سرخی را در گذشته سور میدانستند ؛ چیزی که در بزم و جشن ها دیده شده ؛ همچنین به سمت مغرب و سرزمینی که در آن قرار داشت سوریا یا سوریه میگفتند که نشان از سرخی و غروب ( سرخی خورشید ) داشته
...
[مشاهده متن کامل]

پس برای سور ( سرخی / غروب / فعالیت و . . . ) را میتوانیم بینگاریم
در پخت که از پختن آمده و بخت نیز از آن بخش فعالیت را به بخت اشاره زدند و بخش غروب و افول را به باختن یعنی غروب کردن ؛ از اینرو به مغرب باختر یعنی افول کرده گفتند ؛ جایی که خورشید سرخ میشود و به پختن میرسد. باختن اشاره به افول کردن دارد و به کسی ک افول و افت کرده باشد باخته گفته میشود؛
واران آن خاور میشود یعنی خور آور یا خواب آور = جایی که خورشید ( دارنده نور ) از مشرق بالا می آید = فروغ = افروخته = اپر ( upper ) روختن = بالا آمدن = افراشتن
اگر خاور را خواور بنویسیم آنگاه با دگر و به به خوابور را خواهیم داشیم یعنی کسی یا چیزی که در خواب بوده ؛ کنایه از خوابیدن خورشید داشته پس خوار = خواب ور بوده که به ریخت خاور نوشته شده و باختر = بخت تر = یعنی سرخ تر بوده = غروب

باخت: [عامیانه، اصطلاح] آنچه باخته باشند، زیان.
Lose
باختن یعنی شکست خوردن
باخت هم یعنی شکست
Loser هم میشه بازنده

بپرس