باجرما

لغت نامه دهخدا

باجرما. [ ج َ ] ( اِخ ) قریه ایست از اعمال بلیخ نزدیک رقه از زمین جزیره. ( معجم البلدان ) و رجوع به عیون الاخبار ج 4 ص 112 س 17 شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] باجَرْما، ناحیه ای از توابع موصل در سده های نخست اسلامی می باشد.
نام باجرما معرب واژه آرامی «بیث (به ) گرما» است . باجرمق ، نام دیگر این ناحیه ، احتمالاً از واژه گَرمَکان - که در فارسی میانه به آن اطلاق می شد - اقتباس شده است . کلمه اخیر نیز از گورومو - نام قومی کوچ نشین که در نوشته های میخی آمده - گرفته شده ، و بطلمیوس آن را به شکل گارامایوی آورده است .
موقعیت جغرافیایی
باجرما در شرق دجله ، بین رود زاب صغیر در شمال و کوه حَمرین در جنوب واقع بود.
باجرما در روزگار کهن
گفته شده است که باجرما در روزگار کهن ، مسکن گروهی گاوپرست بود که سامری از میان آنان برخاست . بعدها شاپور در این ناحیه شهر خُنیا شاپور (خُنی شاپور) را ساخت .
باجرما در دوره اسلامی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس