باج گزاری

لغت نامه دهخدا

باج گزاری. [ گ ُ ] ( حامص مرکب ) عمل باج گزار. پرداخت باج. تأدیه مالیات. چیزی که قابل دادن باشد.

پیشنهاد کاربران

بپرس