باتکرو

لغت نامه دهخدا

باتکرو. [ ت ِ رُ ] ( اِخ ) ( قلعه ٔ... ) قلعه استواری بر شط جیحون. ( معجم البلدان ).محمودبن ابی توبه بدانجا زندان شد. ( لباب الالباب عوفی چ لیدن ج 1 ص 75 ). و رجوع به ص 77 همان کتاب شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس