بابیتن

پیشنهاد کاربران

بابیتَن ( باب - ) همان پاپیتَن ( پاپ - ) است. این کردبون ( ریشه فعل ) از این روی پیشنهاد می شود که ما امروزه با برخی دستامدهای این واژه فراموش شده بسیار آشنا هستیم:
بابیتَن/ پاپیتَن ( باب - / پاپ - ) :
...
[مشاهده متن کامل]

بابیتار/ پاپیتار : پدر، بابا، گمان می رود که واژه کهن پاپیتار با ویدشت ( گذشت ) زمان به پیتار و پیتر، پدر و پاتر، پاتره، پادره دگرگون شده است.
باباگ/ پاپاگ: بابا، پاپا، پدر؛ واژه بابا در روسیه نیز کاربری دارد.
بابان/ پاپان: پدری کننده، بابا، پدر
بابدار/ پاپدار: قابل پدری کردن
بابین/ پاپین: قابل پدری کردن
بابیشن/ پاپیشن: پدری کردن
پاپیشنیه: پدری
پاپیشنیگ: وابسته به پدری کردن
پاپیشنیها: پدرانه
بابگ/ پاپگ: بابک/ پاپک، ابزاری برای پدری کردن، پدر
بابینَگ/ پاپینَگ: ابزاری برای پدری کردن؛ شاید همان نگهداری، پند و اندرز باشد
پَدیشباب/ پَدیشپاپ: ابزاری برای پدری کردن
بابیتَگ/ پاپیتَگ: پدری شده؛ پدری کرده
بابیتَگیه/ پاپیتَگیه:بابیتگی/ پاپیتگی، پدری کردگی، پدری شدگی

بپرس