لغت نامه دهخدا
طول 52 درجه و 39 دقیقه و 30 ثانیه ، عرض 36 درجه و 43 دقیقه ، اختلاف ساعت با طهران 4 دقیقه و 54 ثانیه است ، طهران 12 بابلسر 12 و 4دقیقه و 54 ثانیه. مشهدسر بواسطه موقعیت بندری خوددر عصر قاجاریه و ماقبل آن مرکز تجارت مازندران مخصوصاً بابل بوده و اهمیت داشته است. بعداً که تجارت بین ایران و شوروی تقلیل یافته بعلاوه بندرشاه ، نوشهر وبندر انزلی آباد گردید، این بندر موقعیت خود را از دست داده ولی در دوره تحول ایران بیشتر از نقاط دیگر شمال مورد توجه رضاشاه واقع شده و شهر کوچک زیبای بابلسر احداث گردید که اکنون بهترین و زیباترین گردشگاه و آسایشگاه کشور بشمار میرود. ایام عید و تابستان از نقاط مختلف کشور و خارجه جهت استحمام و هواخوری باین بندر آمده در مهمانخانه باشکوه آن ، که یکی ازمهمانخانه های مهم دنیا بشمار میرود و ویلاهای متعدد آن استراحت می نمایند. 17 باب ویلا، 200 باب ساختمان روستائی ، 200 باب مغازه دولتی باضافه عمارات شیلات گمرک ، بندر، شهربانی ، شهرداری ، بخشداری و شعب ادارات دیگر در این شهر وجود دارد. روشنائی شهر بوسیله چهار موتور مولد برق تأمین میگردد. فرودگاه طیاره بابلسر در اراضی احمدکلا واقع است. جمعیت بابلسر در حدودشش هزار تن ، تابستان دو الی سه برابر میشود. از آثارباستانی بابلسر بنای مزار امامزاده ابراهیم واقع دریک هزارگزی جنوب خاوری شهر است. تاریخ بنا معلوم نیست ولی تاریخ دربهای چوبی آن مورخ به 841، 858 و 906 هَ. ق. است. 3 آبادی فریدون کنار، کاله عرب خیل ، باقرتنگه دهستان حومه بابلسر را تشکیل میدهند. جمعیت دهستان باضافه شهر در حدود 11هزار تن است. بخش بابلسر طبق تقسیمات وزارت کشور از چهار دهستان بنام حومه ، بانصر، رودبست و پازوار تشکیل شده است. جمع آبادیهای بخش 43 و جمعیت آن در حدود 35 هزار تن است. شرح هر یک از دهستانها در جای خود داده شده است. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
دانشنامه اسلامی
پیشنهاد کاربران
بابُلْسَر یکی از شهرهای ساحلی استان مازندران، در شمال ایران، بین دریای مازندران و رشته کوه البرز قرار دارد. این شهر مرکز شهرستان بابلسر است. جمعیت بابلسر براساس سرشماری سال ۹۵ معادل ۵۹٫۹۶۶ نفر می باشد. بابلسر با پهنه ۱۳۵۰ هکتار در مصب رودخانه بابلرود و در کرانه جنوبی دریای مازندران و در ۵۲ درجه و ۳۹ دقیقه و ۳۰ ثانیه طول جغرافیایی و ۳۶ درجه و ۴۳ دقیقه عرض جغرافیایی قرار دارد. مردم بابلسر از قومیت طبری هستند و به زبان مازندرانی گویش می کنند.
... [مشاهده متن کامل]
استان مازندران پیش از اسلام تپورستان ( به پهلوی: ) نامیده می شد که برگرفته از نام قوم تپوری ( به یونانی: Τάπυροι ) می باشد که پس از اسلام قوم طبری نام گرفتند و سرزمینشان طبرستان نامیده شد. به اعتقاد مورخان آماردها نخستین سکنه باستانی مازندران بودند و آماردها از آمل تا تنکابن و تپورها از آمل تا گرگان سکونت داشتند. در عصر هخامنشی در کرانه جنوبی دریای مازندران اقوام، تپوری، آمارد، آناریاکه و کادوسی سکونت داشتند. مورخان آماردها را به مردمان داهه و سکایی و پارسی پیوند داده اند. هرودوت از قبیله مارد ( mardes ) در کنار دائی ها ( daens ) ، دروپیک ها ( dropiques ) ، و ساگارتی ها ( sagarties ) به عنوان پارس های کوچنشین و صحراگرد یاد کرده است. پلینیوس مورخ یونانی محل آماردها را قسمت شرقی مارگانیا شناسایی کرده است. استرابون ( ۶۳ ق. م ) قوم آمارد را در کنار اقوام تپوری، کادوسی و کرتی به عنوان اقوام کوهستان نشین شمال کشور یاد می کند. استرابو می نویسد: تمام مناطق این کشور به استثنای بخشی به سمت شمال که کوهستانی و ناهموار و سرد است و محل زندگی کوهنشینانی به نام کادوسی ( Cadusii ) و آماردی ( Amardi ) و تپوری ( Tapyri ) و کرتی ( Cyrtii ) و سایر مردمان دیگراست، حاصلخیز است. به گفته واسیلی بارتلد تپوری ها در قسمت جنوب شرقی ولایت سکونت داشتند و در قید اطاعت هخامنشیان درآمده بودند و آماردها مغلوب اسکندر مقدونی و بعد مغلوب اشکانیان شدند و اشکانیان در قرن دوم ق. م. آنها را در حوالی ری سکونت دادند و اراضی سابق آماردها به تپوری ها اهدا شد و بطلمیوس در شرح دیلم یعنی قسمت شرقی گیلان در ساحل بحر خزر در آن زمان از تپوری ها نام می برد. به گفته یحیی ذکا در «کاروند کسروی» آورده است: آماردان یا ماردان، در زمان لشکر کشی اسکندر مقدونی به ایران، این تیره در مازندران نشیمن می داشتند و آن هنگام هنوز قبایل تپوران به آنجا نیامده بودند. به گفته مجتبی مینوی قوم آمارد و قوم تپوری در سرزمین مازندران می زیستند و تپوری ها در ناحیه کوهستانی مازندران و آماردها در ناحیه جلگه ای مازندران سکونت داشتند. در سال ۱۷۶ ق. م فرهاد اول اشکانی قوم آمارد را به ناحیه خوار کوچاند و تپوری ها تمام ناحیه مازندران را فرو گرفتند و تمام ولایت به اسم ایشان تپورستان نامیده شد.
... [مشاهده متن کامل]
استان مازندران پیش از اسلام تپورستان ( به پهلوی: ) نامیده می شد که برگرفته از نام قوم تپوری ( به یونانی: Τάπυροι ) می باشد که پس از اسلام قوم طبری نام گرفتند و سرزمینشان طبرستان نامیده شد. به اعتقاد مورخان آماردها نخستین سکنه باستانی مازندران بودند و آماردها از آمل تا تنکابن و تپورها از آمل تا گرگان سکونت داشتند. در عصر هخامنشی در کرانه جنوبی دریای مازندران اقوام، تپوری، آمارد، آناریاکه و کادوسی سکونت داشتند. مورخان آماردها را به مردمان داهه و سکایی و پارسی پیوند داده اند. هرودوت از قبیله مارد ( mardes ) در کنار دائی ها ( daens ) ، دروپیک ها ( dropiques ) ، و ساگارتی ها ( sagarties ) به عنوان پارس های کوچنشین و صحراگرد یاد کرده است. پلینیوس مورخ یونانی محل آماردها را قسمت شرقی مارگانیا شناسایی کرده است. استرابون ( ۶۳ ق. م ) قوم آمارد را در کنار اقوام تپوری، کادوسی و کرتی به عنوان اقوام کوهستان نشین شمال کشور یاد می کند. استرابو می نویسد: تمام مناطق این کشور به استثنای بخشی به سمت شمال که کوهستانی و ناهموار و سرد است و محل زندگی کوهنشینانی به نام کادوسی ( Cadusii ) و آماردی ( Amardi ) و تپوری ( Tapyri ) و کرتی ( Cyrtii ) و سایر مردمان دیگراست، حاصلخیز است. به گفته واسیلی بارتلد تپوری ها در قسمت جنوب شرقی ولایت سکونت داشتند و در قید اطاعت هخامنشیان درآمده بودند و آماردها مغلوب اسکندر مقدونی و بعد مغلوب اشکانیان شدند و اشکانیان در قرن دوم ق. م. آنها را در حوالی ری سکونت دادند و اراضی سابق آماردها به تپوری ها اهدا شد و بطلمیوس در شرح دیلم یعنی قسمت شرقی گیلان در ساحل بحر خزر در آن زمان از تپوری ها نام می برد. به گفته یحیی ذکا در «کاروند کسروی» آورده است: آماردان یا ماردان، در زمان لشکر کشی اسکندر مقدونی به ایران، این تیره در مازندران نشیمن می داشتند و آن هنگام هنوز قبایل تپوران به آنجا نیامده بودند. به گفته مجتبی مینوی قوم آمارد و قوم تپوری در سرزمین مازندران می زیستند و تپوری ها در ناحیه کوهستانی مازندران و آماردها در ناحیه جلگه ای مازندران سکونت داشتند. در سال ۱۷۶ ق. م فرهاد اول اشکانی قوم آمارد را به ناحیه خوار کوچاند و تپوری ها تمام ناحیه مازندران را فرو گرفتند و تمام ولایت به اسم ایشان تپورستان نامیده شد.
معاشر