لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) لوطی داش مشدی .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. جوانمرد، لوطی.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] باباشَمَل، از جراید مشهور انتقادی و طنز آمیز پس از شهریور ۱۳۲۰ ش، بوده است.
باباشمل به معنای لوطی است و ظاهراً نام یکی از پهلوانان بوده که بعدها گسترشِ معنایی پیدا کرده است.
بنیانگذارباباشمل
رضا گنجه ای مدیر و مؤسس این روزنامه، در ۱۲۹۰ در تبریز متولد شد.
در مدارس آن شهر و سپس در مدرسه صنعتی آلمانی در تهران و سرانجام در آلمان در رشته مهندسی به تحصیل پرداخت و پس از بازگشت به ایران به استخدام راه آهن درآمد.
سال انتشارباباشمل
اولین شماره باباشمل در ۲۵فروردین ۱۳۲۲ انتشار یافت و هر هفته روزهای پنجشنبه در هشت صفحه منتشر می شد.
روش ومحتوای باباشمل
...
باباشمل به معنای لوطی است و ظاهراً نام یکی از پهلوانان بوده که بعدها گسترشِ معنایی پیدا کرده است.
بنیانگذارباباشمل
رضا گنجه ای مدیر و مؤسس این روزنامه، در ۱۲۹۰ در تبریز متولد شد.
در مدارس آن شهر و سپس در مدرسه صنعتی آلمانی در تهران و سرانجام در آلمان در رشته مهندسی به تحصیل پرداخت و پس از بازگشت به ایران به استخدام راه آهن درآمد.
سال انتشارباباشمل
اولین شماره باباشمل در ۲۵فروردین ۱۳۲۲ انتشار یافت و هر هفته روزهای پنجشنبه در هشت صفحه منتشر می شد.
روش ومحتوای باباشمل
...
wikifeqh: باباشمل
دانشنامه آزاد فارسی
باباشَمَل
تعبیری در رسوم عامیانۀ مردم ایران. منظور از این کلمه سرکردۀ پهلوانان و قلندران محلّه است. آنان به خصلت های جوانمردی، مانند خصایل پوریای ولی، موصوف بودند. اساسِ رسم باباشملی حفاظت از جان و مال و ناموس مردم، در برابر زورگیران و داروغه ها و گزمگان و حل وفصل اختلافات بزرگ و کوچک آنان بود. باباشمل ها، یا به انتخاب لوطیان و پهلوانان، یا به وصیتِ باباشملِ درگذشته، یا به قتل رسیده، انتخاب می شدند. رسم بود که در قتلگاه باباشمل مجسمۀ شیر سنگی می گذاردند. باباشمل ها اغلب پیشه ور بودند و به کارهایی چون طبق کشی نیز می پرداختند. مرسوم ترین تفریحات باباشمل ها کبوتر بازی و خروس بازی بود. رفته رفته باباشمل ها از میان رفتند و تبدیل به عاملان زور و قدرت شدند (← جاهل). درداش آکل، (نوشتۀ صادق هدایت) و پهلوان اکبر می میرد (نوشتۀ بهرام بیضایی) روحیات و رفتارهای باباشملی با دقت و موشکافی، و نیز با نوعی احساس افسوس و حسرت، ترسیم شده است.
تعبیری در رسوم عامیانۀ مردم ایران. منظور از این کلمه سرکردۀ پهلوانان و قلندران محلّه است. آنان به خصلت های جوانمردی، مانند خصایل پوریای ولی، موصوف بودند. اساسِ رسم باباشملی حفاظت از جان و مال و ناموس مردم، در برابر زورگیران و داروغه ها و گزمگان و حل وفصل اختلافات بزرگ و کوچک آنان بود. باباشمل ها، یا به انتخاب لوطیان و پهلوانان، یا به وصیتِ باباشملِ درگذشته، یا به قتل رسیده، انتخاب می شدند. رسم بود که در قتلگاه باباشمل مجسمۀ شیر سنگی می گذاردند. باباشمل ها اغلب پیشه ور بودند و به کارهایی چون طبق کشی نیز می پرداختند. مرسوم ترین تفریحات باباشمل ها کبوتر بازی و خروس بازی بود. رفته رفته باباشمل ها از میان رفتند و تبدیل به عاملان زور و قدرت شدند (← جاهل). درداش آکل، (نوشتۀ صادق هدایت) و پهلوان اکبر می میرد (نوشتۀ بهرام بیضایی) روحیات و رفتارهای باباشملی با دقت و موشکافی، و نیز با نوعی احساس افسوس و حسرت، ترسیم شده است.
wikijoo: باباشمل
پیشنهاد کاربران
باباشمل، نشریهٔ مشهور انتقادی و طنزآمیز دههٔ ۱۳۲۰ خورشیدی در ایران که توسط رضا گنجه ای، هر هفته روزهای پنجشنبه در هشت صفحه به زبان فارسی در تهران منتشر می شد.
باباشَمَل، به معنای لوطی است و ظاهراً نام یکی از پهلوانان بوده که بعدها گسترشِ معنایی پیدا کرده است. رضا گنجه ای مدیر و مؤسس این نشریه در آلمان در رشته مهندسی تحصیل کرده بود، و خود نیز از نام مستعار باباشمل استفاده می کرد و تا پایان عمر به این نام مشهور بود. پس از خروج رضا شاه از ایران در شهریور ۱۳۲۰ ه. ش و تغییر اوضاع سیاسی روز گنجه ای به تشویق حاج اسماعیل امیرخیزی، به فکر انتشار نشریه ای فکاهی افتاد. از این رو در ۱۸ اسفند همین سال از سوی شورای عالی فرهنگ و علی اکبر سیاسی - وزیر فرهنگ - با صدور امتیاز نشر هفته نامه ای به نام او موافقت شد.
... [مشاهده متن کامل]
اولین شماره باباشمل در روز پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۲۲/ آوریل ۱۹۴۳ انتشار یافت و برخلاف انتظار گنجه ای نسخه های آن به سرعت نایاب شد، به گونه ای که او مجبور به تجدید چاپ آن شد. نخستین شماره های باباشمل از لحاظ سبک و محتوا با بسیاری از جراید آن زمان تفاوت چندانی نداشت؛ ولی پس از یکی دو ماه به عنوان نشریه ای انتقادی و اجتماعی به سبک خاصِ خود دست یافت. روی جلد هر شماره طرحی از بهرام داوری چاپ می شد و مطالبی که در گذشته صورت نامنظم و پراکنده داشت، عنوان ثابت و جای مشخص یافت. «درد دل باباشمل»، نخستین مطلب نشریه، و تقریباً نوعی سرمقاله بود. «صفحه مجلس» دربارهٔ مجلس شورا و نمایندگان، «روزنامه ها» بررسی جراید کشور، و «می گویند» بخش شایعات سیاسی و اجتماعی جاری بود. تغییر و تحولات روزانه احزاب و گروه بندیهای سیاسی کشور، که از نظر باباشمل چیزی جز مجموعه ای از شرکتهای تجاری و بنگاه های کارگشایی نبود، از جمله مطالبی بود که در ستونی با عنوان «بورس» به طور مرتب چاپ می شد.
دوره اول باباشمل، پس از انتشار ۱۲۳ شماره، در ۱۲ مهر ۱۳۲۴ پایان یافت. شماره اول از دوره دوم، در ۲۹ مهر ۱۳۲۶ با اشاره به سفر مدیر روزنامه و بازگشت او منتشر شد. در این دوره جز تغییرات مختصری در نام برخی از ستونهای ثابت، دگرگونی چندانی در سبک و سیاق کلّی آن دیده نمی شود. عمر این دوره نیز کوتاه بود و پس از چندماه برای همیشه تعطیل شد. باباشمل ( نام مستعار مدیر نشریه ) در شماره مسلسل ۱۵۰، ۲۰ اسفند ۱۳۲۶، که آخرین شماره بود، تنها اندوخته چند سال فعالیت مطبوعاتی خود را «کینه دشمنان و رنجش دوستان» ذکر کرده می افزاید: «با همین شماره سال پنجم و دوره دوم نامه باباشمل سپری شد و مرا نیز صبر و توانایی سر آمد».
باباشَمَل، به معنای لوطی است و ظاهراً نام یکی از پهلوانان بوده که بعدها گسترشِ معنایی پیدا کرده است. رضا گنجه ای مدیر و مؤسس این نشریه در آلمان در رشته مهندسی تحصیل کرده بود، و خود نیز از نام مستعار باباشمل استفاده می کرد و تا پایان عمر به این نام مشهور بود. پس از خروج رضا شاه از ایران در شهریور ۱۳۲۰ ه. ش و تغییر اوضاع سیاسی روز گنجه ای به تشویق حاج اسماعیل امیرخیزی، به فکر انتشار نشریه ای فکاهی افتاد. از این رو در ۱۸ اسفند همین سال از سوی شورای عالی فرهنگ و علی اکبر سیاسی - وزیر فرهنگ - با صدور امتیاز نشر هفته نامه ای به نام او موافقت شد.
... [مشاهده متن کامل]
اولین شماره باباشمل در روز پنجشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۲۲/ آوریل ۱۹۴۳ انتشار یافت و برخلاف انتظار گنجه ای نسخه های آن به سرعت نایاب شد، به گونه ای که او مجبور به تجدید چاپ آن شد. نخستین شماره های باباشمل از لحاظ سبک و محتوا با بسیاری از جراید آن زمان تفاوت چندانی نداشت؛ ولی پس از یکی دو ماه به عنوان نشریه ای انتقادی و اجتماعی به سبک خاصِ خود دست یافت. روی جلد هر شماره طرحی از بهرام داوری چاپ می شد و مطالبی که در گذشته صورت نامنظم و پراکنده داشت، عنوان ثابت و جای مشخص یافت. «درد دل باباشمل»، نخستین مطلب نشریه، و تقریباً نوعی سرمقاله بود. «صفحه مجلس» دربارهٔ مجلس شورا و نمایندگان، «روزنامه ها» بررسی جراید کشور، و «می گویند» بخش شایعات سیاسی و اجتماعی جاری بود. تغییر و تحولات روزانه احزاب و گروه بندیهای سیاسی کشور، که از نظر باباشمل چیزی جز مجموعه ای از شرکتهای تجاری و بنگاه های کارگشایی نبود، از جمله مطالبی بود که در ستونی با عنوان «بورس» به طور مرتب چاپ می شد.
دوره اول باباشمل، پس از انتشار ۱۲۳ شماره، در ۱۲ مهر ۱۳۲۴ پایان یافت. شماره اول از دوره دوم، در ۲۹ مهر ۱۳۲۶ با اشاره به سفر مدیر روزنامه و بازگشت او منتشر شد. در این دوره جز تغییرات مختصری در نام برخی از ستونهای ثابت، دگرگونی چندانی در سبک و سیاق کلّی آن دیده نمی شود. عمر این دوره نیز کوتاه بود و پس از چندماه برای همیشه تعطیل شد. باباشمل ( نام مستعار مدیر نشریه ) در شماره مسلسل ۱۵۰، ۲۰ اسفند ۱۳۲۶، که آخرین شماره بود، تنها اندوخته چند سال فعالیت مطبوعاتی خود را «کینه دشمنان و رنجش دوستان» ذکر کرده می افزاید: «با همین شماره سال پنجم و دوره دوم نامه باباشمل سپری شد و مرا نیز صبر و توانایی سر آمد».
باباشمل فیلمی ایرانی به کارگردانی علی حاتمی محصول سال ۱۳۵۰ است. فردین، ناصر ملک مطیعی، فروزان و بهمن مفید از بازیگران اصلی این فیلم هستند.
باباشمل پس از درگیری کوچکی با لوطی حیدر در محله، با او دوست می شود. مدتی بعد، باباشمل به شوکت الملوک دل می بندد. اما لوطی حیدر نیز که از سال ها پیش شیفته شوکت الملوک بوده، برای آن که مانع ازدواج آنها نباشد، تصمیم می گیرد محله را ترک کند. باباشمل هم با وجود ازدواج با شوکت الملوک، تصمیم می گیرد به دنبال لوطی حیدر محله را ترک کند. شوکت برای ماندگار کردن باباشمل در محله، به سراغ لوطی می رود و از او می خواهد که از این سفر منصرف شود. لوطی حیدر می پذیرد. از طرفی، باباشمل به علاقه قبلی لوطی حیدر به شوکت آگاه می شود و همین موضوع باعث بدگمانی او در ملاقات آن دو می شود. به همین دلیل تصمیم به قتل لوطی می گیرد؛ اما حقیقت برای باباشمل روشن می شود و دو مرد به دوستی شان ادامه می دهند.
... [مشاهده متن کامل]
باباشمل پس از درگیری کوچکی با لوطی حیدر در محله، با او دوست می شود. مدتی بعد، باباشمل به شوکت الملوک دل می بندد. اما لوطی حیدر نیز که از سال ها پیش شیفته شوکت الملوک بوده، برای آن که مانع ازدواج آنها نباشد، تصمیم می گیرد محله را ترک کند. باباشمل هم با وجود ازدواج با شوکت الملوک، تصمیم می گیرد به دنبال لوطی حیدر محله را ترک کند. شوکت برای ماندگار کردن باباشمل در محله، به سراغ لوطی می رود و از او می خواهد که از این سفر منصرف شود. لوطی حیدر می پذیرد. از طرفی، باباشمل به علاقه قبلی لوطی حیدر به شوکت آگاه می شود و همین موضوع باعث بدگمانی او در ملاقات آن دو می شود. به همین دلیل تصمیم به قتل لوطی می گیرد؛ اما حقیقت برای باباشمل روشن می شود و دو مرد به دوستی شان ادامه می دهند.
... [مشاهده متن کامل]
باباشَمَل - در گویش بازاری و تهرانی ( کوچه بازاری )
شَمَل:سردَمدار، سردسته، سرکرده، سرگروه،
پیشوا، رهبر، سرپرست، کلانتر، باشی ( ترکی )
معنی: باباکرم، آدم مَشتی، لوطی ( لوتی: شکم پرست، شکمو - برهنه، عُریان، لُخت و پَتی ) ،
... [مشاهده متن کامل]
جوانمرد، رادمرد، کریم، بخشنده، دست و دل باز - گشاده رو، خوش مَشرَب، زودجوش، خوش برخورد، خوش رفتار، نیک کردار، مِهربان و. . .
شَمَل:سردَمدار، سردسته، سرکرده، سرگروه،
پیشوا، رهبر، سرپرست، کلانتر، باشی ( ترکی )
معنی: باباکرم، آدم مَشتی، لوطی ( لوتی: شکم پرست، شکمو - برهنه، عُریان، لُخت و پَتی ) ،
... [مشاهده متن کامل]
جوانمرد، رادمرد، کریم، بخشنده، دست و دل باز - گشاده رو، خوش مَشرَب، زودجوش، خوش برخورد، خوش رفتار، نیک کردار، مِهربان و. . .