باباخان چاوشلو

لغت نامه دهخدا

باباخان چاوشلو. [ ن ِ وُ ] ( اِخ ) ابوالحسن گلستانه آرد:.... جناب نادری باباخان چاوشلو را بگرفتن او ( مهدیخان زند ) و جماعت زندیه مأمور فرمود. باباخان از راه چاپلوسی و خدعه مهدیخان را بلطف و انعام حضرت نادری مستظهر و امیدوار ساخته بنزد خود طلبیده در ورود خان موصوف به حبس او امر و قریب چهارصد نفر از جماعت زندیه را از راه تدبیر مقتول و بعد از اخذ اموال و اسباب نقد و حبس مهدیخان را هم بقتل رسانید. ( مجمل التواریخ گلستانه ص 127 و 336 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس