باب نوبی. [ ب ِ ] ( اِخ ) دروازه ای ببغداد :... امیر قتلغشاه فرمود تا او را [نوروز را] فروکشیدند و میان او بدونیم زدند و سر او رابر دست پولادقیا ببندگی حضرت فرستاد و از آنجا ببغداد فرستادند و چند سال بر در باب نوبی بر سر چوب بود... ( تاریخ غازانی چ انگلستان 1358 هَ. ق. ص 116 ).