باب الحکم

لغت نامه دهخدا

باب الحکم. [ بُل ْ ح ُ ] ( اِخ ) دهی ازدهستان کنار شهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر در 7 هزارگزی باختر بردسکن ، سر راه شوسه عمومی بردسکن. جلگه ، گرمسیر. سکنه آن 1310 تن. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، تریاک و زیره سبز و شغل اهالی زراعت است و راه ماشین رو دارد. ( فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

دانشنامه عمومی

باب الحکم به گویش کاشمری: بابُل حَکَم نام روستایی در استان خراسان رضوی، شهرستان بردسکن، بخش انابد، دهستان صحرا است. بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت آن ۹۵۷ نفر با ۲۶۷ خانوار بوده است. [ ۱] حلوا مغزی این روستا نیز دارای شهرت می باشد. [ ۲] و از جاذبه های گردشگری آن می توان به خانه علوی و آب انبار باب الحکم اشاره کرد.
عکس باب الحکمعکس باب الحکم
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

باب الحکم ازدوواژه کاملا عربی ترکیب شده است چنانچه با فتح ح و فتح ک تلفظ شود یعنی محل رسیدگی به دعاوی و شکایات و حل و فصل اختلافات میان مردم وحکمیت و داوری میان آنها. . . واگرباضم ح خوانده شودیعنی محل
...
[مشاهده متن کامل]
حکومت و حاکمیت و فرمانروایی بر منطقه وروستاهای مجاور. . . . واگرباکسرح و فتح ک تلفظ شود یعنی دروازه حکمت ودانایی ودانش وفرهنگ. . .

بپرس