باانضباط

/bA~enzebAt/

مترادف باانضباط: بادیسیپلین، بانظم، مرتب، منضبط، مقرراتی، منظم

متضاد باانضباط: بی انضباط، شلخته، نامرتب، نظم گریز

معنی انگلیسی:
disciplined, in good shape, orderly

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه انضباط دارد با نظم منضبط مرتب : شخص با انضباطی است مقابل بی انضباط . ۲ - کسی که کاملا مقررات نظام را مراعات کند مقابل بی انضباط .

فرهنگ معین

(اِ ض ِ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) ۱ - منضبط ، مرتب . ۲ - کسی که کاملاً مقررات نظام را مراعات کند. مق بی انضباط .

فرهنگستان زبان و ادب

[علوم نظامی] ← منضبط

مترادف ها

orderly (قید)
باانضباط

فارسی به عربی

بنظام

پیشنهاد کاربران

بپرس