باانصاف

/bA~ensAf/

مترادف باانصاف: انصافدار، منصف، بی نظر، حق بین، دادگر، عادل

متضاد باانصاف: بی انصاف

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه انصاف دارد منصف باداد با عدل عادل : مرد با انصافی است مقابل : بی انصاف .

فرهنگ معین

(اِ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) منصف ، عادل .

مترادف ها

just (صفت)
درست، مقتضی، بجا، منصف، بامروت، منصفانه، مستحق، بی طرف، فریور، عادل، با عدالت، باانصاف، مشروع

فارسی به عربی

فقط

پیشنهاد کاربران

بپرس