علی مرورالایام . [ ع َ لا م ُ رِل ْ اَی ْ یا ] ( ع ق مرکب ) بر گذشت روزها. به مرور ایام . روزبه روز. به گذشت روزگار. به تصاریف ایام . با گذشت روزگاران : امداد اقبال و دولت و اعداد پیروزی و نصرت علی مرورالایام متواتر میشد. ( ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 427 ) .
جسته جسته . [ ج َ ت َ / ت ِ ج َ ت َ / ت ِ ] ( ق مرکب ) کم کم . سند آن در لفظ زبان شکسته بیاید. ( آنندراج ) . تک تک . گاه گاه . یک یک . ( یادداشت مؤلف ) . یواش یواش . تدریجاً. ( فرهنگ نظام ) : جسته جسته
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
اخباری میرسد. جسته جسته اطلاعاتی به ما میرسد. جسته جسته اشعار خوب هم درین دیوان دیده میشود. جسته جسته آواز توپی شنیده میشد. جسته جسته حرفهایی از او مسموع شد. ( از یادداشتهای مؤلف ) .