با چنگک زمین را صاف کردن

مترادف ها

harrow (فعل)
ازردن، اشفته کردن، غارت کردن، جریحه دار کردن، زخم کردن، با چنگک زمین را صاف کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس