با چشم بسته

مترادف ها

blindfold (صفت)
چشم بسته، با چشم بسته

پیشنهاد کاربران

blindfold
He was blindfolded and driven to a house on the outskirts of the city
در حالی که با چشم بسته داشت رانندگی میکرد، رفت تو یه خونه تو حومه شهر

بپرس