با هم امیختن

مترادف ها

grade (فعل)
جور کردن، طبقه بندی کردن، دسته بندی کردن، هموار کردن، تسطیح کردن، درجه بندی کردن، نمره دادن، اصلاح نژاد کردن، شیب منظم دادن، با هم امیختن

intermingle (فعل)
با هم امیختن، با هم مخلوط کردن، ممزوج کردن

interweave (فعل)
با هم امیختن، مشبک کردن، در هم بافتن، با هم بافتن

فارسی به عربی

شابک

پیشنهاد کاربران

بپرس