با من دوست میشی

دانشنامه عمومی

با من دوست میشی (فیلم ۲۰۱۱). با من دوست میشی ( به هندی: Mujhse Fraaandship Karoge ) و ( به انگلیسی: Will you be friends with me? ) فیلمی هندی محصول سال ۲۰۱۱ و به کارگردانی نوپور آستانه است. در این فیلم بازیگرانی همچون ساغیب سالم، صبا آزاد، نیشانت داهیا، تارا دی سوزا، هراش ناگار، پاوان مالهوترا و میتا واشیشت ایفای نقش کرده اند.
عکس با من دوست میشی (فیلم ۲۰۱۱)

با من دوست میشی؟. با من دوست میشی؟ یا ممکنه دوستم بشی؟ ( به هندی: Mujhse Dosti Karoge! ) به خط دیواناگری ( मुझसे दोस्ती करोगे ) که در ایران به نام آهنگ قلب من شناخته شده است، فیلمی متعلق به کشور هند به کارگردانی کانول کولهی، محصول ۹ اوت ۲۰۰۲ می باشد.
این فیلم به شرح لزوم فداکاری و از خودگذشتگی در مقابل عشق و فدا کردن خود برای دوستان می پردازد.
خانوادهٔ راج قصد مهاجرت به انگلستان را دارند ٫ راج که کودکی دبستانی است با تینا دختری که از همان زمان به او علاقه مند است قرار می گذارد که از انگلستان برایش ایمیل بفرستد اما چون تینا در خانه کامپیوتر نداشت، دوست مشترکشان پوجا پیشنهاد می دهد که تینا از کامپیوتر او استفاده کند. چند روز بعد اولین ایمیل را پوجا از لندن دریافت می کند اما تینا بی علاقگی اش را به جواب دادن به راج را ابراز می کند، بنابراین پوجا به جای او جواب نامه می دهد اما در لحظهٔ آخر اسم خودش را از نامه پاک می کند و اسم تینا را می نویسد، راج مرتباً با خیال اینکه این تیناست که به او جواب می دهد ایمیل های مختلفی برای پوجا می فرستاد، تا اینکه چندین سال می گذرد و علاقهٔ شدیدی بین راج و پوجایی که خودش را جای تینا جا زده بود شکل می گیرد.
حال پس از چندین سال خانوادهٔ راج قرار است مدتی به هند برگردند، راج به پوجا می گوید به خاطر شدت عشقی که بینشان است به راحتی وقتی او را ببیند می شناسد و صورتش را تشخیص می دهد. پوجا قضیهٔ نامه ها را به تینا می گوید و از او می خواهد چند روز نقش نویسندهٔ نامه ها را بازی کند که راج متوجه موضوع نشود، از طرفی به خاطر حرف راج امید دارد که او با دیدنش بفهمد که خودش این همه سال آن نامه هارا نوشته و در واقع عشق واقعی همه چیز را سر و سامان دهد. بالاخره روز موعود فرا می رسد و قطاری که خانواده راج در آنند از راه می رسد، راج جوان با بازی هرتیک روشن، تینا ( کارینا کاپور ) را که قد بلند و ظاهر بسیار زیبایی داشت در کنار پوجا ( رانی موکرجی ) می بیند و به طرفش می رود، از طرفی تینا که فکر نمی کرد راج حالا چنین جوان شایسته ای شده باشد کمی از او خوشش می آید، پوجا لحظه ای ناراحت می شود که راج خلاف قولی که داده بود او را نشناخت اما چیزی به روی خودش نمی آورد. طی مدتی که راج با آن ها مراوده داشت حس می کرد رفتار و اخلاق تینا با آن چیزی که در ایمیل هایش بود متفاوت است و برنامه های زندگی اش با آن چیزی که از پشت چت تعریف می کرد فرق می کند، به جایش پوجا خیلی خوب او را درک می کند، راج که از همان بچگی پوجا را به عنوان یک دوست خوب می دید با او صمیمی می شود، از طرف دیگر پدر راج متوجه توجه او به تینا می شود و او را از پدرش خواستگاری می کند، پوجا هم در اوج ناراحتی حرفی از علاقه اش به راج نمی زند. مدتی بعد موعد مسافرت آن ها تمام می شود و راج برای خداحافظی به اتاق پوجا می رود و دست دوستی با او می دهد٬پوجا نیز به او می گوید: ( هروقت به من فکر کنی و چشماتو ببندی من پیشت ظاهر میشم ) . راج به لندن بازمی گردد و چنان از رفتار و خصوصیات پوجا برای دوستش تعریف می کند که دوستش می گوید  : ( من فکر می کردم تا حالا داشتی از عشقت تینا حرف می زدی! ) ٬چند ماه بعد هم پوجا که در دانشگاه هنر لندن قبول شده بود به آنجا می رود و راج با دیدنش خوشحال می شود و می گوید همین الان در حال فکر کردن به او بوده است. آن ها تمام شهر را باهم می گردند و در آخر به کلیسایی می روند که راج از بچگی به تینا ( در حقیقت پوجا ) گفته بود که در آنجا عبادت می کند. ناگهان راج تمام رفتارهای پوجا را به یاد میاورد٬مانند صلیبی که در اتاقش داشت، اینکه گفته بود می خواهد هنر بخواند، یا به رمان خاصی علاقه داشت و… او از پوجا می پرسد که آیا تمام این سال ها او بود که به جای تینا آن ایمیل هارا می فرستاده است؟ و بالاخره این راز سر به مهر فاش می شود، اما پوجا می گوید که تو خلاف حرفی که زده بودی محو زیبایی تینا شدی و مرا نشناختی و حالا تینا واقعاً به تو علاقه مند شده و به صلاح کسی نیست که این موضوع را به بقیه بگوییم ولی راج می گوید تمام این مدت این عشق متعلق به تو بوده و او را راضی می کند که به هند برگردند و حقیقت را بگویند و راج به پوجا النگوهایی را که می خواست به همسر آینده اش بدهد را می دهد، اما همه چیز طبق میل آن ها پیش نمی رود، به محض ورود می بینند که پدر تینا مرده است و پدر راج هم به او قول داده بود که حتماً تینا عروسش می شود. شرایط بد تینا حال که نه پدر و مادری داشت نه خانواده ای پوجا و راج را از گفتن حقیقت منصرف می کند، به مرور زمان تینا هم کاملاً عاشق راج می شود اما راج که فکرش پیش پوجاست نمی تواند تینا را به عنوان عشق بپذیرد.
عکس با من دوست میشی؟
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس