با دندان

فرهنگ معین

(دَ ) (ص . ) استوار در کار، نیرومند.

پیشنهاد کاربران

بادندان ؛ باقدرت. نیرومند. سخت و زورمند و توانا. ( یادداشت مؤلف ) : چون نام اریارق بشنید و دانست که مردی بادندان آمد بخواست تا آنجا عامل و مشرف فرستد. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 270 ) .

بپرس