با دست گرفتن

پیشنهاد کاربران

با دست گرفتن ؛ در تصرف و اختیار آوردن : در غیبت او لشکر خلف را بفریفت و قلاع و خزاین او با دست گرفت و در پادشاهی سیستان طمع مستحکم کرد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 35 ) .
- باز دست آوردن ؛ دوباره به چنگ آوردن :
منم کمترین بنده یزدان پرست
از آن پس که آوردمت باز دست.
فردوسی.
با دست گرفتن: در اختیار داشتن.
( ( . . . و عنان تندی و شتابزدگی با دست کفایت گرفتن. ) )
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۳۷۶ ) .

بپرس