با خود


مترادف با خود: آگاه، بهوش، متوجه، هوشیار

متضاد با خود: بی خود، ناهشیار

فرهنگ فارسی

( اسم صفت ) ۱ - با خویشتن. ۲ - هوشیار مقابل بیخود . باخود بودن .۱ - بهوش بودن آگاه بودن مقابل بیخود بودن. ۲ - بخود توجه داشتن . ۳ - دارای انانیت بودن انیت داشتن منی ورزیدن .

فرهنگ معین

(خُ ) (ص . ) با خویشتن ، هوشیار.

پیشنهاد کاربران

باخود ؛ مقابل بیخود. بهوش. باافاقه :
باخودی تو لیک مجنون بیخود است
در طریق عشق بیداری بد است.
مولوی.
با خود متضاد بی خود و بی هوده

بپرس