( با آسایش ) ( صفت ) آسوده آسوده حال تن آسان مرفه الحال . توضیح فرهنگستان این ترکیب را که سابقه دارد بمعانی فوق پذیرفته است .
معنی برای آسایشفارغانه. [ رِ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) در حال فراغت و آسایش خاطر :داشت از تیغ و تیغبازی دستفارغانه به رود و باده نشست. نظامی.+ عکس و لینک