«ایوان کوپالا» ( به انگلیسی: Ivan Kupala ) یکی از جشن های تابستانی اقوام اسلاو نژاد است که شباهت هایی به چهارشنبه سوری ایرانیان دارد. این جشن باستانی، ریشه در آیین های پاگانیستی ( بت پرستی ) دارد؛ دورانی که به خدایان متعدد و نیروهای طبیعی و جادو اعتقاد داشتند. آیین «ایوان کوپالا»، درباره تطهیر انسان، عشق و زایندگی و راندن نیروی های اهریمنی با استفاده از آب و آتش ( دو نیروی متضاد طبیعت ) است.
اسلاوهای باستان این آیین را در بلندترین روز سال ( انقلاب تابستانی ) جشن می گرفتند. روزی که خورشید بیشتر از همه روزهای دیگر به زمین می تابد. با ورود مسیحیت ارتودوکس به روسیه ( حدود هزار سال پیش ) این جشن با روز «یحیی تعمید دهنده» ( یوحنا ) آمیخته شد و امروزه، با چند روز جا به جایی، در ۱۵ تیرماه ( ۶ ژوئیه ) برگزار می شود.
اعتقاد بر این است که در این روز، طبیعت نیروی شفا دهنده پیدا می کند. درختان با خش خش برگ هایشان با هم حرف می زنند و حیوانات با هم صحبت می کنند. حتی علف ها نیروهای جادویی پیدا می کنند. مردم و به خصوص دخترها، صبح خیلی زود بیدار می شوند و پای برهنه در طبیعت قدم می زنند تا شبنم شفا دهنده به پایشان بخورد. در این روز همه باید تنی به آب بزنند و شنا کنند. بعد به دنبال جمع آوری گیاهان درمانی می روند. دخترها، از ۱۲ گل و گیاه مختلف دسته گل درست کرده و روی سرشان می گذارند.
هوا که روی به تاریکی می رود، خرمن آتش برپا می کنند و دور آتش، دست به دست هم داده و آواز می خوانند و می رقصند. زوج های دختر و پسر دست هم را می گیرند و از روی آتش می پرند. این یک جور «آزمون آتش» است. اگر بتوانند با هم، بدون این که دستشان از هم جدا شود بپرند، با هم ازدواج می کنند و زندگی شان دوام می آورد. هر چه بلندتر بپرند، خوشبخت تر می شوند. اگر دستشان از هم جدا بشود، در زندگی هم از هم جدا می شوند. بعد از پایان رقص و آواز، خرمن آتش را داخل آب می اندازند و به سمت آب می روند. دخترها هم، چند شمع داخل دسته گل روی سرشان گذاشته و به آب روان می سپارند. اگر دسته گل غرق شود، یعنی جدایی در مسیر عشقی. اگر روی آب بماند، یعنی مراسم عروسی در راه است. اگر به خشکی برگردد، یعنی در سال آینده تنها می مانند.
سنت دیگر در این شب، گرفتن فال با موم مذاب شمع است. شمع را بر می گردانند و موم مذاب را داخل ظرفی از آب سرد می ریزند و از روی شکل موم سرد شده، درباره آینده شان حدس و گمان می زنند و خیالبافی می کنند. فال شمع فقط مختص به این شب نیست و در مناسبت های مختلف مرسوم است. این شب، هیچ کس نمی خوابد. بعد از آب تنی و آتش بازی و فال دسته گل و شمع و رقص و پایکوبی، دخترهای مجرد دل به جنگل می زنند. پسرها هم پشت سرشان. به دنبال «گل سرخس»!
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاسلاوهای باستان این آیین را در بلندترین روز سال ( انقلاب تابستانی ) جشن می گرفتند. روزی که خورشید بیشتر از همه روزهای دیگر به زمین می تابد. با ورود مسیحیت ارتودوکس به روسیه ( حدود هزار سال پیش ) این جشن با روز «یحیی تعمید دهنده» ( یوحنا ) آمیخته شد و امروزه، با چند روز جا به جایی، در ۱۵ تیرماه ( ۶ ژوئیه ) برگزار می شود.
اعتقاد بر این است که در این روز، طبیعت نیروی شفا دهنده پیدا می کند. درختان با خش خش برگ هایشان با هم حرف می زنند و حیوانات با هم صحبت می کنند. حتی علف ها نیروهای جادویی پیدا می کنند. مردم و به خصوص دخترها، صبح خیلی زود بیدار می شوند و پای برهنه در طبیعت قدم می زنند تا شبنم شفا دهنده به پایشان بخورد. در این روز همه باید تنی به آب بزنند و شنا کنند. بعد به دنبال جمع آوری گیاهان درمانی می روند. دخترها، از ۱۲ گل و گیاه مختلف دسته گل درست کرده و روی سرشان می گذارند.
هوا که روی به تاریکی می رود، خرمن آتش برپا می کنند و دور آتش، دست به دست هم داده و آواز می خوانند و می رقصند. زوج های دختر و پسر دست هم را می گیرند و از روی آتش می پرند. این یک جور «آزمون آتش» است. اگر بتوانند با هم، بدون این که دستشان از هم جدا شود بپرند، با هم ازدواج می کنند و زندگی شان دوام می آورد. هر چه بلندتر بپرند، خوشبخت تر می شوند. اگر دستشان از هم جدا بشود، در زندگی هم از هم جدا می شوند. بعد از پایان رقص و آواز، خرمن آتش را داخل آب می اندازند و به سمت آب می روند. دخترها هم، چند شمع داخل دسته گل روی سرشان گذاشته و به آب روان می سپارند. اگر دسته گل غرق شود، یعنی جدایی در مسیر عشقی. اگر روی آب بماند، یعنی مراسم عروسی در راه است. اگر به خشکی برگردد، یعنی در سال آینده تنها می مانند.
سنت دیگر در این شب، گرفتن فال با موم مذاب شمع است. شمع را بر می گردانند و موم مذاب را داخل ظرفی از آب سرد می ریزند و از روی شکل موم سرد شده، درباره آینده شان حدس و گمان می زنند و خیالبافی می کنند. فال شمع فقط مختص به این شب نیست و در مناسبت های مختلف مرسوم است. این شب، هیچ کس نمی خوابد. بعد از آب تنی و آتش بازی و فال دسته گل و شمع و رقص و پایکوبی، دخترهای مجرد دل به جنگل می زنند. پسرها هم پشت سرشان. به دنبال «گل سرخس»!
wiki: ایوان کوپالا