ایهقان

لغت نامه دهخدا

ایهقان. [ اَ هََ ] ( اِ ) خردل صحرایی است و آن رستنیی باشد که بعربی جرجر خوانند. گویند اگر آب آن را بگیرند و در پای درخت انار ترش ریزند انار آن درخت شیرین گردد. ( برهان ) ( آنندراج ). جرجر بری. نهق. انداو. ( صراح اللغة ). کثاء. ( از اقرب الموارد ). در نسخه خطی شماره 1071 کتابخانه ملی پاریس یادداشتی است که ابوحنیفه از ابوزید نقل کرده و او گوید که نام حقیقی «جرجر» النهق است و لبید از شعرای معلقه برای ضرورت شعر آنرا الایهقان آورده. ( لکلرک ج 1 ص 179 ) ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). گیاهی است دراز، شکوفه آن سرخ و برگ پهن و آن را میخورند و گفته اند جرجیر دشتی است که بفارسی انداو گویند. شکوفه و تخم آن مانند کلم و ثمر آن بشکل اسپاناخ رومی است.( یادداشت بخط مؤلف ). || زعفران. ( مهذب الاسماء ). || خون سیاوشان. ( مهذب الاسماء ).

فرهنگ فارسی

خردل صحرایی است و آن رستنی باشد که بعربی جرجر خوانند .

پیشنهاد کاربران

بپرس