[ویکی اهل البیت] آیه 77 سوره نساء. أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أَیْدِیَکُمْ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةً ۚ وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أَخَّرْتَنَا إِلَیٰ أَجَلٍ قَرِیبٍ ۗ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَنِ اتَّقَیٰ وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِیلًا
آیا نمی نگری به حال مردمی که (گفتند: به ما اجازه جنگ ده و) به آنها گفته شد: اکنون از جنگ خودداری کرده، به نماز و زکات قیام کنید؛ پس آن گاه که بر آنها حکم جهاد آمد در آن هنگام گروهی از آنان به همان اندازه که باید از خدا ترسند یا بیش از آن، از مردم ترسیدند و گفتند: ای خدا، چرا بر ما حکم جنگ را فرض کردی؟ چرا عمر ما را تا اجل نزدیک طبیعی به تأخیر نیفکندی؟ بگو: زندگانی دنیا متاعی اندک است و جهان آخرت برای هر کس که خداترس باشد بهتر از دنیاست، و (در آنجا) کمترین ستمی به شما نخواهد شد.
آیا ندیدی کسانی را که به آنان گفته شد: دست از جنگ بازدارید و نماز را بر پا دارید، و زکات بپردازید. ولی هنگامی که جنگ بر آنان لازم و مقرّر شد، ناگاه گروهی از آنان مانند ترس از خدا یا ترسی سخت تر از آن از مردمِ ترسیدند و گفتند: پروردگارا! چرا جنگ را بر ما لازم و مقرّر کردی؟ و چرا ما را تا زمانی نزدیک مهلت ندادی؟ بگو: متاع دنیا اندک، و آخرت برای آنان که تقوا ورزیده اند بهتر است؛ و به اندازه رشته میان هسته خرما مورد ستم قرار نمی گیرند.
آیا ندیدی کسانی را که به آنان گفته شد: « دست بدارید، و نماز را برپا کنید و زکات بدهید»، و همین که کارزار بر آنان مقرر شد، بناگاه گروهی از آنان از مردم ترسیدند مانند ترس از خدا یا ترسی سخت تر. و گفتند: «پروردگارا، چرا بر ما کارزار مقرّر داشتی؟ چرا ما را تا مدتی کوتاه مهلت ندادی؟» بگو: «برخورداری دنیا اندک، و برای کسی که تقوا پیشه کرده، آخرت بهتر است، و به قدر نخ هسته خرمایی بر شما ستم نخواهد رفت.»
آیا ندیدی کسانی را که به آنها گفته شد که اکنون از جنگ بازایستید و نماز بخوانید و زکات بدهید، که چون جنگیدن بر آنان مقرر شد، گروهی چنان از مردم ترسیدند که باید از خدا می ترسیدند؟ حتی ترسی بیشتر از ترس خدا. و گفتند: ای پروردگار ما، چرا جنگ را بر ما واجب کرده ای و ما را مهلت نمی دهی تا به مرگ خود -که نزدیک است- بمیریم؟ بگو: متاع اینجهانی اندک است و آخرت از آن پرهیزگاران است و به شما حتی به قدر رشته ای که در میان هسته خرماست ستم نمی شود.
آیا ندیدی کسانی را که (در مکّه) به آنها گفته شد: «فعلا) ً دست از جهاد بدارید! و نماز را برپا کنید! و زکات بپردازید!» (امّا آنها از این دستور، ناراحت بودند)، ولی هنگامی که (در مدینه) فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعی از آنان، از مردم می ترسیدند، همان گونه که از خدا می ترسند، بلکه بیشتر! و گفتند: «پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتی؟! چرا این فرمان را تا زمان نزدیکی تأخیر نینداختی؟!» به آنها بگو: «سرمایه زندگی دنیا، ناچیز است! و سرای آخرت، برای کسی که پرهیزگار باشد، بهتر است! و به اندازه رشته شکافِ هسته خرمایی، به شما ستم نخواهد شد!
Have you not seen those who were told, "Restrain your hands and establish prayer and give zakah"? But then when fighting was ordained for them, at once a party of them feared men as they fear Allah or with greater fear. They said, "Our Lord, why have You decreed upon us fighting? If only You had postponed us for a short time." Say, The enjoyment of this world is little, and the Hereafter is better for he who fears Allah. And injustice will not be done to you, as much as a thread ."
Hast thou not turned Thy vision to those who were told to hold back their hands (from fight) but establish regular prayers and spend in regular charity? When (at length) the order for fighting was issued to them, behold! a section of them feared men as - or even more than - they should have feared Allah: They said: "Our Lord! Why hast Thou ordered us to fight? Wouldst Thou not Grant us respite to our (natural) term, near (enough)?" Say: "Short is the enjoyment of this world: the Hereafter is the best for those who do right: Never will ye be dealt with unjustly in the very least!
آیا نمی نگری به حال مردمی که (گفتند: به ما اجازه جنگ ده و) به آنها گفته شد: اکنون از جنگ خودداری کرده، به نماز و زکات قیام کنید؛ پس آن گاه که بر آنها حکم جهاد آمد در آن هنگام گروهی از آنان به همان اندازه که باید از خدا ترسند یا بیش از آن، از مردم ترسیدند و گفتند: ای خدا، چرا بر ما حکم جنگ را فرض کردی؟ چرا عمر ما را تا اجل نزدیک طبیعی به تأخیر نیفکندی؟ بگو: زندگانی دنیا متاعی اندک است و جهان آخرت برای هر کس که خداترس باشد بهتر از دنیاست، و (در آنجا) کمترین ستمی به شما نخواهد شد.
آیا ندیدی کسانی را که به آنان گفته شد: دست از جنگ بازدارید و نماز را بر پا دارید، و زکات بپردازید. ولی هنگامی که جنگ بر آنان لازم و مقرّر شد، ناگاه گروهی از آنان مانند ترس از خدا یا ترسی سخت تر از آن از مردمِ ترسیدند و گفتند: پروردگارا! چرا جنگ را بر ما لازم و مقرّر کردی؟ و چرا ما را تا زمانی نزدیک مهلت ندادی؟ بگو: متاع دنیا اندک، و آخرت برای آنان که تقوا ورزیده اند بهتر است؛ و به اندازه رشته میان هسته خرما مورد ستم قرار نمی گیرند.
آیا ندیدی کسانی را که به آنان گفته شد: « دست بدارید، و نماز را برپا کنید و زکات بدهید»، و همین که کارزار بر آنان مقرر شد، بناگاه گروهی از آنان از مردم ترسیدند مانند ترس از خدا یا ترسی سخت تر. و گفتند: «پروردگارا، چرا بر ما کارزار مقرّر داشتی؟ چرا ما را تا مدتی کوتاه مهلت ندادی؟» بگو: «برخورداری دنیا اندک، و برای کسی که تقوا پیشه کرده، آخرت بهتر است، و به قدر نخ هسته خرمایی بر شما ستم نخواهد رفت.»
آیا ندیدی کسانی را که به آنها گفته شد که اکنون از جنگ بازایستید و نماز بخوانید و زکات بدهید، که چون جنگیدن بر آنان مقرر شد، گروهی چنان از مردم ترسیدند که باید از خدا می ترسیدند؟ حتی ترسی بیشتر از ترس خدا. و گفتند: ای پروردگار ما، چرا جنگ را بر ما واجب کرده ای و ما را مهلت نمی دهی تا به مرگ خود -که نزدیک است- بمیریم؟ بگو: متاع اینجهانی اندک است و آخرت از آن پرهیزگاران است و به شما حتی به قدر رشته ای که در میان هسته خرماست ستم نمی شود.
آیا ندیدی کسانی را که (در مکّه) به آنها گفته شد: «فعلا) ً دست از جهاد بدارید! و نماز را برپا کنید! و زکات بپردازید!» (امّا آنها از این دستور، ناراحت بودند)، ولی هنگامی که (در مدینه) فرمان جهاد به آنها داده شد، جمعی از آنان، از مردم می ترسیدند، همان گونه که از خدا می ترسند، بلکه بیشتر! و گفتند: «پروردگارا! چرا جهاد را بر ما مقرّر داشتی؟! چرا این فرمان را تا زمان نزدیکی تأخیر نینداختی؟!» به آنها بگو: «سرمایه زندگی دنیا، ناچیز است! و سرای آخرت، برای کسی که پرهیزگار باشد، بهتر است! و به اندازه رشته شکافِ هسته خرمایی، به شما ستم نخواهد شد!
Have you not seen those who were told, "Restrain your hands and establish prayer and give zakah"? But then when fighting was ordained for them, at once a party of them feared men as they fear Allah or with greater fear. They said, "Our Lord, why have You decreed upon us fighting? If only You had postponed us for a short time." Say, The enjoyment of this world is little, and the Hereafter is better for he who fears Allah. And injustice will not be done to you, as much as a thread ."
Hast thou not turned Thy vision to those who were told to hold back their hands (from fight) but establish regular prayers and spend in regular charity? When (at length) the order for fighting was issued to them, behold! a section of them feared men as - or even more than - they should have feared Allah: They said: "Our Lord! Why hast Thou ordered us to fight? Wouldst Thou not Grant us respite to our (natural) term, near (enough)?" Say: "Short is the enjoyment of this world: the Hereafter is the best for those who do right: Never will ye be dealt with unjustly in the very least!
wikiahlb: آیه_77_سوره_نساء