ایه 64 سوره یونس

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] آیه 64 سوره یونس. لَهُمُ الْبُشْرَیٰ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ ۚ لَا تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ
آنها را پیوسته بشارت است هم در حیات دنیا (به مکاشفات در عالم خواب) و هم در آخرت (به نعمتهای بهشت). سخنان خدا را تغییر و تبدیلی نیست، این است فیروزی بزرگ.
آنان را در زندگی دنیا وآخرت مژده و بشارت است در کلمات خدا هیچ دگرگونی نیست؛ این است کامیابی بزرگ.
در زندگی دنیا و در آخرت مژده برای آنان است. وعده های خدا را تبدیلی نیست؛ این همان کامیابی بزرگ است.
بشارت است ایشان را در دنیا و آخرت. سخن خدا دگرگون نمی شود. این است کامیابی بزرگ.
در زندگی دنیا و در آخرت، شاد (و مسرور) ند؛ وعده های الهی تخلّف ناپذیر است! این است آن رستگاری بزرگ!
For them are good tidings in the worldly life and in the Hereafter. No change is there in the words of Allah. That is what is the great attainment.
For them are glad tidings, in the life of the present and in the Hereafter; no change can there be in the words of Allah. This is indeed the supreme felicity.

پیشنهاد کاربران

برای همه بشارت هائیست هم در حیات یا زندگی دنیوی و هم در آخرت که کلمات الله و هو تغییر ناپذیرند و این خود یک پیروزی بزرگ است. به این معنا که دو کلمه؛ یکی الله و دیگری هو در میدان رقابت سرسختانه زبانی و خطی الفاظ، کلمات، واژه ها، مفاهیم، اسم ها و یا نام ها سرانجام یَهوَه تحت عنوان آقا یا سرور دنیای قوم یهود و آبّا یا بابا و یا پدر آسمانی ایسای دین مسیحیت و اهورامزدای ماجوسیان یا زرتشتیان و خدا یا خدایگان ایرانیان و برهمن و برهمان هندوان و بودائیان و خیلی از نام های دیگر ( به زبان سمبلیک روئیا همان میمون هائیکه در طی خواب شبانه از دیواره های عرش بالا میرفتند و پائین می آمدند ) را از میدان بیرون راندند و با شکوه و جلال بر عرش لسان یا زبان قوم عرب ساکن سرزمین حجاز جلوس نمودند، طوریکه حتا قبل از دیدن آن خواب صادقه بعضی از مردان و زنان موئمن و دلاور و سلحشور نام عبدالله را برای فرزند خود انتخاب نموده بودند . آیا این نیست آن الفواز العظیم یا آن پیروزی بزرگ که قوم عرب بالاخره توانست برای نامگذاری خالق السماوات و الارضین سبع و ما فی بین هُم یا خالق آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست یا ربّ العالمین و یا به بیانی کلی تر آفریدگار کائنات، دو نام زیبا و خوش خط و خال و جذاب بسازد و آنها را بر زبان جاری کند و به کمک دست و قلم آنها را بر روی پارچه و پرچم و کاغذ بنویسید و ترسیم و نقاشی نماید که همه ی انس و جنس آنرا ببیند و مشاهده کنند و شادی کنان با تعجب و شگفتی و به حالت حیرت زدگی به آن خیره گردند ؟. اللهُ اکبر به این معنا نبوده و نمی باشد که پروردگار بزرگ است بلکه کلمه ی الله بزرگ است در میدان رقابت با کلمات دیگر. بسم الله به معنای بنام الله میباشد و نه به معنای بنام خدا. چرا نه ؟ زیرا الفاظی که اقوام بشری با نام های گوناگون در زبان های مختلف برای پروردگار یا آفریدگار کائنات انتخاب نموده اند، غیر قابل ترجمه بهمدیگر میباشند بلکه معادل و همسنگ همدیگرند و هیچکدام از آنها هیچگاه نمیتوانند بطور عام و جهانشمول برای تک تک افراد انسانی روی کره زمین و در هیچ عصری مورد پذیرش همگان قرار گیرند. یَهوَه فقط برای قوم یهود عزیز است و پدر آسمانی یا آقا با الفاظ گوناگون برای اقوام مسیحی و الله ( و گاهی هو ) برای اقوام مسلمان و الا آخر. آیا بشارت راستین و حقیقی این شهود نمیباشد، که ما افراد انسانی هم از عشق و زندگی های متوالی دنیوی در مدارات و مراتب و درجات فراوان تکاملی برخورداریم و هم از عشق و زندگی رویائی با کمیت و کیفیت بهشت برین در طی برزخ های متوالی، بطور مطلق مستقل از کلیه پندارها و گفتار ها و رفتار ها یا اعمال نیک و بد دنیوی مان و بدون کوچکترین تبعیض و استثنائی بین مان و آنهم همیشه تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر های شریف و عزیز و گرامی مان و بیدرای و تولد های دوباره در همین دنیا در مداراتی برتر و کمال یافته تر از قبل در طول این شاهراه و هم در پایان این سفر یعنی پس از بازگشت به همان نظام احسن و اشرف آفرینش سرمدی یا اولیه و یا مبدئی در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین. آیا این شهود یا این روئیای حقیقی در طول این حیات دنیوی که بر اساس آن، این سفر دایره وار مقطعی، نزولی و صعودی از طریق گردش دایره وار وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض محتوای کیهان یا جهان در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن، صورت می پذیرد و نه از راه ها و به روش های دیگری ، آن بشارت وعده داده شده یا آن مژده و یا خبر مست کننده سر و دل انسان نمی باشد؟ یا اینکه خواب های آبراهام و ابراهیم و یوسف و فرااو ( فرعون ) و محمّد، بشارت ها و یا اشاراتی از عالم غیب و الهام شده از طرف آفریدگار کائنات تحت عنوان خداوند متعال و سبحان و عزّ و جلّ، بوده اند؟.
...
[مشاهده متن کامل]

نتیجه کلی اینکه نه الله و نه هو هیچکدام نمیتوانند صاحب یا مالک کلام و کلمات باشند و گوینده و خطاب کننده. چرا نمیتوانند باشند؟. پاسخ یا جواب این پرسش، بدیهی و خیلی ساده و آسان و واضح و روشن است، زیرا یا چونکه الله و هو خود فقط لفظ یا کلمه و یا واژه یا مفهوم یا اسم و یا نام بیش نمی باشند و لذا فاقد هرگونه قابلیت یا استعداد دیگری اند غیر از اینکه توسط قوای ادراکی فهم و عقل ناقص و محدود انسانی تولید شوند و بر زبان جاری گردند و سپس به کمک دست و قلم روی الواح یا برگ ها و یا اوراق نوشته و نقاشی شوند. نکته بسیار مهم اینست که از امروز بسوی آینده واقف گردیم و بیدار و آگاه و هوشیار باشیم و بدانیم که آفریدگار کائنات ما را برای طاعت و بندگی نیافریده و به ما وعده های بهشت و جهنم نداده و ما را در جوامع مختلف بشری به دو بخش وسیع یا به دو جبهه یا جناح بزرگ تقسیم نکرده ؛ یکی موئمنین و ثواب کاران و بیگناهان و راست گویان و دیگری کفار و گناه کاران و دروغ گویان و بدکاران و هیچگونه تکلیفی هم بر پیش پا و روی ما قرار نداده و آئین های بت پرستی و یکتا پرستی را بر فهم و عقل و اندیشه و افکار و احساسات و خیالات و تصورات ما یا بطور کلی بر سر و دل و دستان و پا های ما تحمیل ننموده و یک نکته مهم تر از کلیه نکات اینست که غیر از آفریدگار کائنات هیچ موجود یا هیچ چیز دیگری چه شهودی و چه غیبی نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد. فقط یک وجود، یک ماهیت، یک ذات مطلق و بیکران و بینهایت وجود دارد و نه دوتا. تنها یک چیز کلی و بینهایت بخودی خود وجود دارد و نه دوتا چیز بخودی خود. به زبان ساده و روزمره : آفریدگار کائنات و کائنات ؛ خالق و مخلوقات ؛ واجب الوجود و ممکن الوجودات ؛ علت کل و معلول کل، یکی اند به شکل واحد و کثیر. عالم غیب و امر و ملکوت از یکطرف و عالم شهود و خلق و ملک از طرفی دیگر، دو روی یک چیز واحد اند، اولی درونی و باطنی و دیگری بیرونی و ظاهری و اولی شش برابر دومی ( باضافه بخش درونی متعلق به بیرونی که هنوز به فعلیت نرسیده است، اما مطمئن و یقنن خواهد رسید ) . آن شش عالم یا دنیای غیبی و باطنی بصورت شش آسمان و شش زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در این دنیای بیرونی به ظهور و پیدایش و کثرت و فعلیت نخواهند رسید بلکه در طول همین دنیا و و پشت سر همدیگر و از خمیر مایه ساختاری همین دنیا. در پایان کلام کودکانه امروز خود که امیدوارم سر خوانندگان گرامی را بدرد نیاورده باشد، لازم به اشاره می دانم که تصویر آسمانی - وحیانی - قرآنی در قالب سه کلمه به شکل 《دنیا - برزخ - آخرت 》 یک راه بسیار کوتا و میان بُر میباشد و حاصل ناپختگی، ناشی گری، بی صبری، کم طاقتی و عجله کردن در قضاوت و نتیجه گیری در مورد قدرت و علم و حکمت و هنر و صنع و کار و کلام و زبان خالق یا آفریننده جهان و موجودات درون آن بوده و میباشد.
محمّد نامی است دنیوی که والدین شریف بر فرزند خود نهاده اند و مورد احترام کلیه ی مسلمانان می باشد، اما نامی که آفریدگار یا پروردگار کائنات در آفرینش مبدئی به این انسان شریف، ارجمند و بزرگوار به زبان ملکوتی یا آسمانی خویش اهداء نموده، در طول حیات ۶۳ ساله دنیوی نه بر خود وی فاش گردیده و نه بر هیچ انسان دیگری در اعصار گذشته و حال و آینده بلکه فقط همیشه در طول حیات های برزخی و در پایان این سفر دایره ای شکل به خود وی و دیگران عیان و آشکار خواهد گردید. و محتوای قرآن فقط کلام جزئی و بسیار محدود پروردگار می باشد به کمک قوای ادارکی فهم و عقل و دل و زبان و خط محدود پیامبر دین اسلام و مشروط و مقید به شرایط تاریخی، جغرافیایی، سرزمینی، تمدنی و فرهنگی و حیات ایلیاتی و طایفه ای و قبیله ای و قومی در بین اقوام و عوامل فراوان دیگری و نه کلام و زبان و خط کامل و بی عیب و نقص خالق السماوات و الارضین سبع، در حالت کلی و بیکرانی و بینهایت.
این گیتی یا کیهان و یا این جهان چه باشد با این همه وسعت و گستردگی و فراخی از دید محدود ما انسان ها در بین جهان های بیشمار/ جز یک قطره ی ناچیزی جاودانه گرفتار در بطن وجود و ماهیت و ذات مطلق و بی کران و بی نهایت پروردگار یا آفریدگار/
با نام های گوناگون در زبان های مختلف بشری که فقط در زبان و خط و رسم و نقاشی و فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ند و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد.

بپرس